عمه زینب به خدا خون دلم

دیگه بعد بابا محزون دلم

می دونی عمه یتیمی مشکله

طفل بی بابا همیشه خون دله

عمه دیگه نگو بابا سفره

گلمم نمی دونی کی پر پره

عمع بابا مو چرا سر بریدند

او نارو خاکا چرا می کشیدند

عمه دیدم که رگاش پاره شده

همه اهل بیتش آواره شده

چرا کشتند عمو عباس منو؟

عمه کی چیدی گل یاس منو؟

برادر اصغرمو کی سر برید؟

مرغک شیر خوارمو کی پر برید؟

رو لباش عمه چرا چوب می زدند؟

جرا اسبا رو بابام می دویدند؟

عمه زینب به خدا خون دلم

دیگه بعد بابا محزون دلم

می دونی عمه یتیمی مشکله

طفل بی بابا همیشه خون دله

عمه جون دیشب بابا رو خواب دیدم

عمو عباسو با مشک آب دیدم

خواب دیدم مادر بزرگ فاطمه رو

جدمو با عمو ها رو همه رو

خواب دیدم فاطمه از فدک می گفت

برا من از سیلی و کتک می گفت

عمه جون قباله ی فدک چیه؟

عمه جون سیلی چیه؟کتک چیه؟

خواب دیدم بابای خوبم یه تنه

خارای بیابونا رو می کنه

هی می گفت پای تو طاقت نداره

خارو خس پای تو رو می آزاره

بابا هی به آسمون نگاه می کرد

برا بچه یتیما دعا می کرد

عمه جون یتیم به کی میگن بگو؟

چرا از من تو می گیری عمه رو؟

عمه جون عطر گل بابام میاد

نکنه عمه می خواد بابام بیاد

چی کنم بابا پاهامو نبینه؟

خواهر خوبم کجایی سکینه؟

بابا جون بابای خوب من سلام

از سفر بگو چی آوردی برام؟

بابا جون،منم رقیه دخترت

دختر،یاس کبود پر پرت

چه عجب ما ها رو یاد کردی بابا؟

دل زار ما رو شاد کردی بابا؟

شامیا خیلی بدن بابای من

عمه رو خیلی زدن بابای من

به پاهام با تازیونه می زدند

بچه ها رو بی بهونه می زدند

دیگه من از زندگی خسته شدم

تو که نیستی مرغ پر بسته شدم.

منبع من:http://www.yakarbala12.loxblog.com