برخی از دوستی های قبل از ازدواج بین دخترها و پسرها ، دوستی هایی هستند که هدفی غیر از ازدواج دارند . این نوع دوستی ها پایدار و بلند مدت نیستند و مشکلات زیادی را برای دختران و پسران در پی دارند که در این بخش از نمناک این مشکلات را بررسی می کنیم. روابط عاطفی دوستی های قبل از ازدواج بین دختران و پسران که با هدف غیر از ازدواج صورت می گیرد مشکلات پی در پی را برای جوانان دارد . جوانانی که با این هدف با یکدیگر دوست می شوند ، دچار وابستگی عاطفی می گردند که قطع رابطه را برای آنان سخت می کند . اغلب این دوستی ها با آشنایی ناکافی و معیارهای نادرست تشکیل شده است و هر یک از طرفین در این نوع دوستی ها مسئولیت برقراری رابطه را بر عهده نمی گیرند. به عنوان مثال دختر و پسری را در نظر بگیرید که با یکدیگر با قصد غیر از ازدواج دوست شده اند و طرف مقابل خود را بر اساس معیارهای ازدواجشان انتخاب نکرده اند زیرا قرار نیست با یکدیگر ازدواج کنند ، چنین دوستی هایی فقط به ضرر افراد تمام می شود و مشکلات روحی فراوانی برای آن ها به بار می آورد . همانطور که گفتیم افرادی که با هدف غیر از ازدواج با یکدیگر دوست می شوند ، چون بر اساس معیارهای ازدواج انتخاب نشده اند معمولا افرادی هستند که کیفیت اخلاقی پایینی دارند و به درد ازدواج نمی خورند. دختر و پسری که با یکدیگر با هدف یر از ازدواج دوست هستند در آینده دو حالت برایشان به وجود می آید :اولین حالت این است که آن ها بعد از مدتی به خاطر مشکلاتی که وجود دارد دوستی خود را برهم می زنند وبسیار ضربه روحی خواهند خورد . حالت دوم وقتی است که طرفین به یکدیگر وابستگی عاطفی زیادی پیدا می کنند و نمی توانند از یکدیگر جدا شوند ، در این حالت طرفین تصمیم به ازدواج می گیرند ککه کار غیرعاقلانه ای است زیرا طرف مقابلشان را بر اساس معیارهایشان انتخاب نکرده اند و او مناسب ازدواج نیست. در این گونه روابط حداقل شناخت وجود دارد و فردی که برای این نوع دوستی انتخاب می شود معیارهای اخلاقی مورد نظر فرد دیگر را ندارد مثلا در برخی موارد دختران حدی از یک رابطه را می پسندند اما پسران پا را از این حدود فراتر می گذارند و خواسته بیشتری دارند ، در این روابط دختران به علت ترس از دست دادن دوستی شان تسلیم خواسته طرف مقابل خود می شوند. بنابراین بهتر است این نوع دوستی ها را یکدفعه به پایانرساند زیرا کم کردن تدریجی رابطه و تنزل آن به یک دوستی معمولی موثر نیست زیرا طرفین رابطه عاطفی با یکدیگر برقرار ساخته اند و ممکن است مشکلات روحی آنان را بیشتر شود. بدبینی یکی از مشکلات دوستی های زودگذر و حساب نشده، بدبینی است که اثرات منفی شدیدی در ذهنیت آنها درباره جنس مخالف می گذارد. انگیزه های متفاوت در دوستی هدف پسرها و دخترها از دوستی متفاوت است و وقتی انگیزه و هدف افراد از ایجاد رابطه متفاوت باشد، برای هر دو طرف مشکل ایجاد خواهد شد دخترها این روابط را مقدمه ازدواج می پندارند ولی پسرها بیشتر به قصد کنجکاوی، محک زدن توان اجتماعی خود در برقراری رابطه با جنس مخالف و گاهی نیز گذران وقت وارد رابطه می شوند. اجبار به ازدواج بیشتر خانواده های ایرانی ، نگاه مثبتی به چنین روابطی به ویژه اگر نیت ازدواج در آن نباشد، وجود ندارد. بسیاری اوقات آشکار شدن رابطه یا ایجاد شرایطی در آن که مغایر با ارزش های شخصی یا خانوادگی افراد باشد، سبب می شود تا خانواده ها طرفین را به سمت وصلت های اجباری سوق دهند. روابط عجولانه بسیاری از این افراد از ترس اینکه مبادا تنها بمانند، با عجله دوستانی برای خود انتخاب می کنند که چون با دقت و حوصله نبوده است برای آنها مشکلاتی به وجود می آورد. تغییر دیگری گاهی در این دوستی ها دو طرف سعی در تغییر دیگری می کنند که چون همه افراد ترجیح می دهند همان گونه که هستند مورد پذیرش قرار گیرند دچار مشکل می شوند . به همین دلیل تلاش در تغییر دیگری در جهت دلخواه خود در بسیاری موارد با ناکامی مواجه می شود و اگر هم طرف مقابل به اجبار به آن تن در دهد، با دلخوری، انتظار متقابل و کاهش اعتماد به نفس همراه خواهد بود. قطع رابطه قطع این گونه روابط که در آن دختر و پسر مدت زمان طولانی را با یکدیگر دوست بوده اند بسیار مشکل است و به اندازه از دست دادن یک عزیز زجر آور است اما باید توجه کنید که اگر می خواهید رابطه تان را به پایان برسانید ، بهتر است قطع رابطه یکدفعه ای باشد و تدریجی نباشد و در این دوران نباید به گریه ها و خواهش ها و...طرف مقابل خود اعتنا کنید و برای اینکه بتوانید به زندگی عادیتان برگردید لازم است با واقعیت رو به رو شوید و چند ماه ناراحتی تان را کنترل کنید. به یاد داشته باشید اگر مدام امیدوارانه به فکر از سرگیری رابطه باشید، نمی توانید به زندگی عادی و معمول تان باز گردید. یک نکته مهم اگر تصمیم به قطع رابطه گرفتید، این جدایی باید یک باره و برای همیشه صورت گیرد و نه به صورت تدریجی یا با کم کردن رابطه زیرا کم کردن تدریجی رابطه موثر نیست و تنزل رابطه به یک دوستی معمولی هم موثر نخواهد بود زیرا طرفین با یکدیگر رابطه عاطفی دارند. دوستی برای شناخت جنس متفاوت برخی از افراد با این هدف وارد دوستی با طرف مقابل خود می شوند که در نظر دارند یکدیگر را برای ازدواج بیشتر بشناسند اما این نظر کاملا غلط است . اگر می خواهید به شناخت بیشتری قبل از ازدواج برسید راه دیگری نیز به جز این دوستی های بی اساس وجود دارد . برای به دست آوردن این شناخت حتما لازم نیست با یکدیگر دوست شوید و روابط عاطفی برقرار کنید بهتر است رابطه ای مانند دو هم کلاسی یا دو همکار، داشته باشید و پا را فراتر از آن نگذارید . امروزه یک ذهنیت نادرست در برخی از جوانان ما شکل گرفته که هر چه دوستی های قبل از ازدواج آن ها بیشتر باشد می توانند در انتخاب همسر بهتر عمل کنند اما نمی دانند که افرادی که دوستی با آدم های بیشتری را تجربه کردند و به قول معروف دوست دختر و یا دوست پسرهای بیشتری داشته اند، بعد از ازدواج رضایت کمتری از زندگی شان دارند و مشکلات بیشتری را تجربه خواهند کرد. منبع من:namnak.cim پرسش :علت حرام بودن رابطه دختر و پسر چیست؟ منبع من:https://www.porseshkadeh.com روابط پسران و دختران جوان، در کشور ما به عنوان یک معضل اجتماعی مطرح است لذا بر اولیای خانه و مدرسه و به تبع آنها مسئولین فرهنگی و اجتماعی لازم است این مسأله را به طور علمی بررسی نمایند و از هر گونه تصمیم احساسی خودداری نموده و با شناخت کامل آسیب ها، زمینه ها و راهکارهای علمی و تخصصی با این انحراف برخورد نمایند زیرا به حکم «ولا تَقفُ ما لَیسَ لَکَ بِهِ عِلمٌ» باید از پیروی هر چیزی که بدان علم نداریم پرهیز کنیم. در هر اعتقاد یا عملی که تحصیل علم ممکن است، پیروی از غیر علم حرام است و زمانی اقدام و ارتکاب عملی جایز است که دلیل علمی آن را تجویز نماید. برای بررسی این معضل با سؤال هایی روبرو هستیم: 1ـ چه نوع روابطی، معضل اجتماعی به شمار می رود؟ 2ـ چه آسیب هایی در این زمینه جوانان ما را تهدید می کند؟ 3ـ زمینه های این روابط آسیب زا چیست؟ 4ـ چه راهکارهایی برای پیشگیری و هدایت صحیح وجود دارد؟ ارتباط و برخورد پسران و دختران، امری اجتناب ناپذیر است زیرا بدیهی است که در جامعه، کوچه و خیابان، هنگام خرید و هنگام معاشرت ها و... نمی شود دیوار و حائلی بین دو جنس کشید. هنگامی که از روابط دختران و پسران به عنوان معضل اجتماعی و آسیب زا یاد می شود، منظور روابط پنهانی، غیر عادی و ناپخته ای است که به دور از هرگونه شناخت کافی بوده و به صورت هیجانی، تخیلات و رؤیاهای غیرواقعی صورت می گیرد. دختران و پسرانی که به منظور جلب توجه جنس مخالف و با هدف دوست یابی از بین آنان، ساعت ها در خیابان ها و اماکن عمومی از گوشه ای به گوشه دیگر می روند و بدون اینکه به روشنی بدانند به دنبال چه چیزی هستند، وقت و انرژی خود را تلف می کنند. گاهی اوقات افرادی مانند خود را می یابند و روابط نامتعادلی برقرار می کنند، لکن در نهایت با احساس سرخوردگی و بیهودگی و نیز احساس بیزاری از خود به خانه باز می گردند. تعالیم انسان ساز اسلام، این نوع روابط را نهی می کند نه اینکه زنان و دختران را از جامعه طرد نماید و از هر نوع حضور و فعالیت های آنان و برخورد و ارتباط زنان و مردان جلوگیری کند. اسلام، حفظ حریم میان زن و مرد، عفت و حیاء را مورد تأکید قرار می دهد. قرآن کریم یک نمونه از روابط سالم را بیان می کند؛ دختران حضرت شعیب برای سیراب کردن گوسفندان صبر کردند تا مردان از سیراب کردن گوسفندانشان فارغ شوند و به کناری بروند. و هنگامی که یکی از دختران شعیب از طرف پدر مأمور شد تا حضرت موسی را به خانه دعوت کند با کمال وقار و حیاء با موسی سخن گفت و حضرت موسی نیز بعد از قبول دعوت به دختر شعیب فرمود: راه را به من نشان بده و خودت پشت سر من بیا. برای اینکه ما دودمان یعقوب به زنان نگاه نمی کنیم. این الگوی شایسته به ما نشان می دهد که می شود زنان و مردان در جامعه با یکدیگر برخورد و تعامل داشته باشند و در عین حال حریم یکدیگر، حیاء و عفت خود را نیز حفظ کنند. الف ـ آسیب روانی: فقدان حریم میان زن و مرد و آزادی معاشرت های بی بند و بار، هیجان ها و التهاب های جنسی را فزونی می بخشد. غریزه جنسی، غریزه ای نیرومند، عمیق و دریاصفت است، هر چه بیشتر اطاعت شود، سرکش تر می گردد؛ همچون آتشی که هر چه به آن بیشتر خوراک بدهند شعله ورتر می شود. روح بشر فوق العاده تحریک پذیر است، اشتباه است که گمان کنیم تحریک پذیری روح بشر محدود به حد خاصی است و از آن پس آرام می گیرد. هیچ مردی از تصاحب زیبارویان و هیچ زنی از متوجه کردن مردان و تصاحب قلب آنان و بالأخره دلی از هوس سیر نمی شود. از طرفی تقاضای نامحدود خواه ناخواه انجام نشدنی است و همیشه مقرون است با نوعی احساس محرومیت، دست نیافتن به آرزوها به نوبه خود منجر به اختلالات روحی و بیماری های روانی می گردد. حال اگر در سطح جامعه، جاذبه های جنسی رواج یابد و دختر و پسر روابطی آزاد داشته باشند، جلوه گری های موجود در برخورد و حالات دختران موجب جلب توجه پسران شده، انحراف اذهان و آشفتگی فکر و دل آنها را در پی دارد. البته خود دختران نیز ضربه پذیر هستند زیرا چه بسیار دخترانی که سبب شوق دست یابی به نشانه های مقبول زیبایی و زنانگی به اختلالات روانی دچار می شوند. از طرف دیگر اگر در کوچه و خیابان، دلبری مرسوم گردد و جلوه گری، هنر دختران محسوب شود و در روابط دختر و پسر تجاذب و دلبندی به میان آید، دخترانی که از زیبایی لازم برخوردار نیستند، در فشار و استرس قرار می گیرند و همیشه احساس کمبود و حقارت می نمایند و لطمه های جدی بر روح و روان آنان وارد می سازد. آفت دیگر این است که افراد در این نوع روابط که معمولاً ناپایدار بوده و براساس سودجویی است نه تعهد، به شکست در عشق منتهی می شوند. و در نتیجه روح لطیف و با نشاط آنها گرفتار افسردگی می شود. ویل دورانت می گوید: «زنی که عاشق شد و معشوق خود را از دست داد، ممکن است این گمشده برایش جبران ناپذیر باشد. او روح خود را به تصویر خاصی پیوسته است و هر جا برود خاطراتش او را دنبال خواهند کرد.» عشق بازی های خیابانی قبل از ازدواج، آسیب دیگری نیز دارد و آن این است که دائماً از فاش شدن روابط گذشته و تأثیر آن بر زندگی آینده دچار تشویش خاطر و نگرانی هستند و این نگرانی اثر مخربی بر بهداشت روانی انسان می گذارد. ب ـ آسیب اجتماعی: آنچه موجب فلج کردن نیروی اجتماعی است، آلوده کردن محیط کار به لذت جویی های شهوانی است. زیرا از طرفی شخصیت و کرامت زن را در حد یک کالا برای کام جویی مردان تنزل می دهد و امنیت روانی لازم را برای فعالیت اجتماعی او از بین می برد، و از طرف دیگر مردان، تمرکز حواس و دقت کافی را برای کارهای خود ندارند. هر چه روابط دختر و پسر ضابطه مندتر شود و جامعه از تحریکات شهوانی و جلوه گری های جنسی دور گردد، اجتماع سالم تر خواهد شد و افراد جامعه بهتر به کار خود رسیدگی کرده، جوانان در محیط کار، درس و دانشگاه راحت تر خواهند بود و به پیشرفت های بیشتری خواهند رسید. ج ـ آسیب خانوادگی: معاشرت های آزاد و بی حد و مرز در برخی خانواده ها زمینه بی بند و باری پسران و دختران را فراهم ساخته و ازدواج را به صورت یک وظیفه، تکلیف و محدودیت در آورده است. تفاوت جامعه ای که روابط جنسی را به محیط خانوادگی و کادر ازدواج قانونی محدود می کند با اجتماعی که روابط آزاد در آن اجازه داده می شود این است که ازدواج در اجتماع اول، پایان انتظار و محرومیت و در اجتماع دوم، آغاز محرومیت و محدودیت است. در سیستم روابط آزاد جنسی، پیمان ازدواج به دوران آزادی دختر و پسر خاتمه می دهد و آن ها را ملزم می سازد که به یکدیگر وفادار باشند و در سیستم اسلامی به محرومیت و انتظار آنان پایان می بخشد. اختصاص یافتن استمتاعات و التذاذهای جنسی به نهان خانه زناشویی و محیط خانواده و در کادر ازدواج، پیوند زن و شوهری را محکم می سازد و موجب اتصال بیشتر زوجین به یکدیگر می شود. پس آسیب اول، بی رغبتی به ازدواج و تشکیل خانواده است. آسیب دیگر همان است که ویل دورانت می گوید: «مرد، نگران و مضطرب است که مبادا کسی پیش از او زنش را تصرف کرده باشد.» پسری که قبل از ازدواج با افراد زیادی ارتباط داشته است به هنگام ازدواج به هر دختری که نظر کند، می پندارد او نیز با پسرهای متعددی ارتباط داشته و پاک و عفیف نیست و در نتیجه روح بی اعتمادی و سوء ظن در جامعه اوج می گیرد و این همان چیزی است که قرآن کریم از آن نهی فرموده است «یـا اَیُّهَا الَّذینَ ءامَنُوا اجتَنِبوا کَثیرًا مِنَ الظَّنِّ اِنَّ بَعضَ الظَّنِّ اِثمٌ ولا تَجَسَّسوا ولا یَغتَب بَّعضُکُم بَعضـًا اَیُحِبُّ اَحَدُکُم اَن یَأکُلَ لَحمَ اَخیهِ مَیتـًا فَکَرِهتُموهُ واتَّقوا اللّهَ اِنَّ اللّهَ تَوّابٌ رَحیم» بنابراین روابط آزاد زمینه ساز بسیاری از سوءظن ها است. نکته دیگری که در جوامع آزاد و مختلط، خانواده ها را تهدید می کند این است که زن و مرد، همواره در حال مقایسه اند، مقایسه آنچه دارند با آنچه ندارند و آنچه ریشه خانواده را می سوزاند این است که این مقایسه ها آتش هوس را در زن و شوهر و مخصوصاً در وجود شوهر دامن می زند. ما در این قسمت به عوامل ایجاد کننده این روابط و راههای پیشگیری آن می پردازیم و چون هر زمینه، راهکار مخصوص به خود را دارد، برای حفظ پیوستگی و انسجام مطلب در ذیل هر یک از زمینه ها، راهکار آن را نیز ذکر می کنیم. یکی از زمینه های ایجاد روابط ناسالم نگاه مسموم است. برای انسانی که حب شهوات برای او زینت داده شده است یک نگاه کافی است تا او را از خود بی خود کند و متحول سازد. نگاه، تیری است از تیرهای شیطان چه بسا نگاهی که حسرت های طولانی را در پی دارد. لذا حضرت علی(ع)می فرماید: «دیده ها شکارگاههای شیطانند» بعضی «نگاه ها»، ویروس «گناه» منتشر می کنند پس فاصله چندانی بین نگاه و گناه نیست. کنار هر گناه دو فرمان است: شیطان می گوید: «چشم بدوز» خدای رحمان می گوید: «چشم و دیده فرو بند» تنها راهکار آسودگی دل و برچیدن این زمینه همان است که قرآن کریم می فرماید: مؤمنان نگاه خود را از نامحرم بگردانند. «قُل لِلمُؤمِنینَ یَغُضّوا مِن اَبصـرِهِم» و در روایات نیز آمده است که کسی که چشم خود را فرو بندد دل را آسوده کند. از پشت به زنان نامحرم نگاه نیفکنید. از رو به رو به زن نامحرم خیره نشوید. و اگر به طور اتفاقی نگاه به نامحرم افتاد چشم را بگردانید. و بار دیگر نگاه خود را به وی نیفکنید. حفظ نگاه مخصوص مردان نیست؛ زلیخا اسیر نگاه شده بود و زنان مصر با دیدن یوسف دست خود را بریدند. لذا قرآن کریم به زنان مؤمن نیز دستور می دهد که چشم را از نگاه به مردان اجنبی فرو بندند. لذا هنگامی که مردی نابینا خدمت رسول خدا(ص) آمد، آن حضرت از همسران خود خواست که جلسه را ترک کنند و پشت پرده قرار بگیرند. آنان با تعجب گفتند: «وی کور است.» حضرت فرمود: «شما که کور نیستید و او را می بینید.» و الگوی زنان عالم حضرت زهرا(س) فرمودند: «خیر زن در آن است که نه او مردی را ببیند و نه مردی او را ببیند.» یکی دیگر از علل گرایش جوانان به جنس مخالف، خودآرایی و خودنمایی است. خودآرایی ناپسند نیست بلکه خودآرایی به قصد خودنمایی در برابر نامحرم ناپسند است زیرا زمینه فساد جوانان است. جوان در این سن، در برابر هزارها محرک که قبلاً آن ها را حس نمی کرد، حساس می گردد. بعضی از صداها این حساسیت را بر می انگیزد... بعضی از حرکات این حساسیت را نیرو می دهد، بعضی از مناظر در جلب آن بیش از همه مؤثر است، رنگها در فصل عشق غوغایی بر پا می کند و رنگ سرخ منادی تملک و تصرف است» اگر جوان در معرض این همه محرک های قوی قرار بگیرد، دریای شهوت او طوفانی می شود و «غریزه جنسی، مخصوصاً در پسران، تا سر حد وجدان نفوذ کرده و تحریکات شهوانی همچون تصادم امواج به ساحل، شروع به مبارزه می نماید.» قرآن کریم برای برچیدن این زمینه فساد به زنان مؤمن دستور می دهد که در خانه های خود بنشینند و مانند زنان جاهلیت نخست، خودنمایی نکنند. زینت و آرایش خود را جز آنچه قهراً ظاهر می شود بر بیگانه آشکار نسازند و باید سینه و دوش خود را با مقنعه بپوشانند. منظور از «زینت زنان» مواضع زینت است زیرا اظهار خود زینت از قبیل گوشواره و دست بند حرام نیست پس مراد از اظهار زینت، اظهار محل آنهاست. زنان مؤمن نباید پای خویش را به زمین بکوبند تا آنچه از زینتشان که پنهان است ظاهر شود. طبیعی است که جوان جذب می شود. جوانی از انصار رسول خدا(ص) در کوچه های مدینه زنی را دید ـ در آن زمان، زنان مقنعه را پشت گوش می انداختند ـ وقتی زن از او گذشت، او را تعقیب کرد و از پشت او را می نگریست تا داخل کوچه تنگی شد و در آنجا استخوان یا شیشه ای که در دیوار بود، به صورت مرد برخورد کرده آن را شکافت، همین که زن از نظرش غایب شد تازه متوجه گردید که خون به سینه و لباسش می ریزد، با خود گفت: نزد رسول خدا می روم و جریان را به او خبر می دهم. رسول خدا از او پرسید چه شده است؟ جوان جریان را عرض کرد. سپس جبرئیل نازل شد و حفظ حجاب و زینت را بر زنان مسلمان واجب نمود تا مردان مسلمان حفظ شوند. یعنی زنان در برابر مردان آهنگ سخن گفتن را نازک و لطیف کنند، تا دل او را دچار ریبه و خیال های شیطانی نموده شهوتش را برانگیزانند و در نتیجه آن مردی که در دل بیمار است به طمع بیفتد و منظور از بیماری دل نداشتن نیروی ایمان است، آن نیرویی که آدمی را از میل به سوی شهوات باز می دارد. قرآن کریم برای جلوگیری از روابط ناسالم میان زنان و مردان می فرماید: «نازک و نرم با مردان سخن مگوئید مبادا آنکه دلش بیمار است به طمع افتد بلکه درست و نیکو سخن بگویید.» یعنی سخن معمولی و مستقیم بگویید، سخنی که شرع و عرف اسلامی (نه هر عرفی) آن را بپسندد و آن سخنی است که تنها مدلول خود را برساند، نه اینکه کرشمه و ناز را بر آن اضافه کنی، تا شنونده علاوه بر درک مدلول کلام، دچار ریبه هم بشود. تأثیر کلام به قدری است که مولای متقیان از سلام کردن به زنان جوان خودداری می کند و می فرماید: «می ترسم از این که صدای آنها مرا خوش آید و از اجرم کاسته شود.» زن و مردم مکمل نیازهای روحی و روانی یکدیگرند و هر یک بدون دیگری احساس فقر و نیاز می نماید. زن به دنبال تقدیس از جانب مرد و در آرزوی این است که تنها ملکه کاخ عشق و محبتش باشد. و به قول ویل دورانت: زن فقط وقتی زنده است که معشوق باشد و توجه کردن به او مایه حیات اوست. و مرد نیازمند کسی است که قلبش برای او بتپد و با گرمی نگاه و کلام پرمهرش، او را در مواجهه با ناملایمات زندگی امید بخشد و خلاصه اینکه «هر یک از ما، در جدایی فقط نیمه ای از انسان است و همیشه نگران آن نیم دیگر است» و این نگرانی به آرامش تبدیل نمی شود مگر از طریق آن یگانه راهی که خداوند متعال ترسیم نموده و آسایش انسان را در آن قرار داده است. «ومِن ءایـتِهِ اَن خَلَقَ لَکُم مِن اَنفُسِکُم اَزوجـًا لِتَسکُنوا اِلَیها وجَعَلَ بَینَکُم مَوَدَّةً ورَحمَةً اِنَّ فی ذلِکَ لاَءیـتٍ لِقَومٍ یَتَفَکَّرون» تا زمانی که دختر و پسر جوان این نیاز فطری را از راه ازدواج تأمین نکرده و به آرامش روانی نرسیده باشند در معرض خطر هستند لذا رسول خدا(ص)فرمود: آن کس که ازدواج کند نیمی از دینش را حفظ کرده است.» یک عامل بسیار مهم در ایجاد چنین روابطی، وجود زمینه ای اجتماعی و گاه پنهان در میان جوانان است. اگر در جامعه جوان چنین افکاری رایج شود که داشتن دوست پسر و یا دوست دختر، نشانه قدرت و جاذبه اجتماعی است و یا این اندیشه که داشتن چنین روابط، نشانه بزرگ شدن است و یا پیدا کردن دوست برای یکدیگر را بخشی از پیمان دوستی به شمار آورند، روز به روز بر میزان این روابط افزوده خواهد شد. برای رهایی از این زمینه فساد راهکارهایی وجود دارد که عبارتند از: الف ـ اصلاح فرهنگ جامعه: اگر چنین افکاری در جامعه رسوخ کرده باشد بر مسئولین فرهنگی جامعه واجب است که تمام امکانات و تلاش خود را در اصلاح فرهنگ جامعه به کار بگیرند زیرا تا فرهنگ سازی درست صورت نگیرد خورده کارها نتیجه مطلوب را به همراه نخواهد داشت. ب ـ دقت در انتخاب همنشین: باید راههای صحیح دوست یابی را آموزش داد تا جوانان با دید باز و اندیشمندانه همنشین و دوست خود را انتخاب نمایند زیرا رسول خدا(ص)می فرمایند: «دین و منش هر شخصی، متناسب با دوست و همراه است.» اریکسون سن 12 ـ 20 سالگی را مرحله احساس هویت در مقابل سردرگمی هویت می داند و می گوید مشکل این دوره خطر آشفتگی نقش به ویژه هویت جنسی و شغلی نوجوان است. در بعضی موارد جوانانی که قادر به رو در رویی با سردرگمی نقش جنسی و شغلی خود نیستند، هویتی منفی را انتخاب می کنند و به هویت ها و نقش هایی متکی می شوند که به صورت نامطلوب ترین و خطرناک ترین اعمال به آنها عرضه شده است. کسی که احساس پیشرفت و رضایت مندی از هویت، شغل و خانواده خود ندارد به رفتارهای ناهنجار روی می آورد که به این رفتارها «رفتارهای جایگزین» می گویند. یکی از این رفتارهای جایگزین، برقراری ارتباطهای ناسالم است. برای پیشگیری از بروز این مشکل، باید به نوجوان و جوان در هویت یابی کمک کرد تا بتواند برای خویشتن تصویری رضایت بخش و امید آفرین به دست آورد. انسان باید یک هویت منسجم را داشته باشد زیرا هر کس براساس ذات و طبیعت خود عملی انجام خواهد دارد. عمل انسان مترتب بر شاکله او است به این معنا که عمل هر چه باشد مناسب با اخلاق آدمی است چنانچه در فارسی گفته اند: «از کوزه همان برون تراود که در اوست» پس شاکله یا هویت نسبت به عمل، نظیر روح جاری در بدن است. بنابراین بر والدین و مسئولین تعلیم و تربیت واجب است که در راه «هویت یا بی جنسی» به جوانان کمک کنند تا تصویر روشنی از جنسیت خود و نقش های مربوط به آن، برخوردهای اجتماعی و دوستی دختران و پسران و عشق و امثال آن پیدا کنند. جوانان اولین برخوردها و معاشرت های ناسالم و مختلط را در خانه تجربه می کنند. فرهنگ خانواده است که حد و مرزها را به فرزندان می آموزد. اگر خانواده ها حدود شرعی را در روابطشان مراعات نکنند، دیگر چه انتظاری از جوانان با آن شرایط روحی و هیجانی می توان داشت لذا قرآن کریم می فرماید: «ای مؤمنان! خود و خانواده خویش را از آتش دوزخ نگاه دارید.» یعنی خود و زن و بچه خود را تعلیم خیر دهید و ادب نمایید. و در نگهداری اهل همین بس که به آنها امر کنید بدان چه که خدا امر کرده و نهی کنید از آنچه خدا نهی کرده است. جوانان به محبت، برقراری صمیمیت، تنوع، تفریح و هر چیزی که شور و نشاط آنان را حفظ کند، هستند. اگر والدین این نیازها را تأمین نکنند، خود او دست به کار می شود و از آنجا که معمولاً جوانان شتابزده و ناپخته عمل می کنند، از هر طریقی برای رفع نیاز خود اقدام می کنند. نکته دیگری که باید به آن توجه داشت، پرهیز از بیکاری است. خداوند متعال به پیامبر گرامی اسلام(ص)توصیه می فرماید: «هنگامی که از کار مهمی فارغ شدی خود را به کار دیگری مشغول کن» والدین باید برای اوقات فراغت جوانان خود برنامه داشته باشند. فعالیت های اجتماعی، فرهنگی، ورزشی و تفریحی علاوه بر اینکه آنها را از بسیاری از فسادها حفظ می کنند، در رشد ابعاد مختلف جوان مؤثر است. والدین در برخورد با جوانان باید طریق اعتدال را پیش بگیرند و از هر گونه افراط، تفریط، برخورد خشک، خشن و انعطاف ناپذیر خودداری کنند. و در ضمن نظارت و کنترل نامحسوس بر رفت و آمد و رفتارهای آنان، شخصیت و حریم خصوصی آنان را حفظ نمایند زیرا اگر شخصیت او از بین برود و عزت و کرامتی نداشته باشد، هیچ امید خیری در او نیست. و از سرزنش و ملامت نیز پرهیز کنند که آتش لجاجت را در آنان شعله ورتر می کند. یکی دیگر از عوامل زمینه ساز روابط دختر و پسر رسانه ها اعم از صدا و سیما، نشریات، اینترنت و ماهواره است که بررسی میزان تأثیر آنها و چگونگی مقابله با آنها به تدوین مقاله ای مستقل نیاز دارد. منبع من: https://www.hawzah.netدوستی دختر و پسر ها از نظر روانشناسی
مشکلات روابط دوستی میان دختر و پسر
عواقب دوستی هایی که هدفی غیر از ازدواج دارند
مشکلات دوستی دختر و پسر از نظر روانشناسی
ازدواج اجباری یکی از عواقب دوستی میان دختر و پسر
تلاش برای تغییر دادن دیگری در روابط عاطفی قبل از ازدواج
دوستی های ناپایدار میان دختر و پسر
ازدواج های امروزی، فردمحور تر است. یعنی دختر و پسر پیش از آنکه پای خانواده ها به میان بیاید، تصمیم به شناخت همدیگر می گیرند و وقتی مطمئن شدند این آشنایی عاقبت خوبی در پی خواهد داشت، ماجرا را رسمی و علنی می کنند. اما این آشنایی برای عده ای جدی است و برای عده ای بیشتر فرم دوستی های گذرا را دارد که شاید به ازدواج ختم شود و شاید هم نه!
دختران معمولا تصور می کنند که برای یافتن همسر مناسب باید در یک رابطه احساسی با پسران دخیل شوند. اما واقعیت این است که در اکثر مواقع پسرانی طالب ارتباط دراز مدت، پنهانی، و احساسی و عاطفی با دختران هستند که شرایط ازدواج را ندارند و مایلند این خلاء را با یک رابطه دوستانه با یک یا چند دختر پر کنند و برای این کار از دادن قول ازدواج ابایی ندارند. تفاوتی که بیشتر در دختران و پسران در اوایل جوانی به چشم می خورد در مورد هدف از رابطه دوستی با جنس مخالف است.
عده زیادی از دختران برای همرنگی با دوستان و فاصله گرفتن از سنت ها، به درخواست های دوستی پاسخ مثبت می دهند و امیدوارند که این دوستی به ازدواج ختم شود. در این شرایط، طولانی شدن دوستی، عمق گرفتن آن و نزدیک شدن بسیار زیاد دختر و پسر به هم، برای دختران معنای قطعی شدن ازدواج را دارد. مثلا دختر خانمی فکر می کند حالا که 6 سال با یک نفر دوست بوده، امکان ندارد بتواند بدون او زندگی کند و بی شک طرف مقابل هم او را برای ازدواج در نظر دارد. این در حالیست که از نگاه پسرها ( اگر نگوییم همه، باید بگوییم اکثریت قریب به اتفاق آنها ) طولانی شدن یک رابطه دوستی که خانواده ها از آن اطلاع ندارند، به معنی گذرا بودن آن رابطه است و به محض فراهم شدن شرایط ازدواجشان، یا به محض آنکه با فردی موجه تر و مناسب تر از شما رو به رو شوند، رابطه دوستی شان را خاتمه می دهند.
دوستی هایی برای پرکردن اوقات فراغت
دوستی هایی که بنا به گفته دختران و پسران جوان بابت آشنایی بیشترشان با جنس مخالف و پر کردن اوقات فراغت به نحوی شادمانه! صورت می گیرد و گاهی برای توجیه عملکرد خود دم از شناخت برای ازدواج می زنند. دوستی هایی که شروع آن ساده اما عواقب آن سخت جبران ناپذیر است. بخصوص برای دختران که در این گونه دوستی ها بیشترین ضرر را در قالب شکست عاطفی تا هتک حرمت های اخلاقی باید متحمل شوند.
دوستی های خیابانی، برای دختران نوجوان و جوان به نظر راه شادی است که آن ها را به سرمنزل مقصود می رساند! اما در واقع بیراهه ایست که ره به ترکستان دارد و جز گرفتار شدن در فحشا چیز دیگری عاید آنها نمی کند. این روش گذران اوقات فراغت در واقع ویروسی خطرناک است که به جان اندیشه ها و اخلاقیات دختران نوجوان می افتد و آن تفکر ساده خوش گذرانی در اوقات فراغت را تبدیل به عادتی بیمارگونه در ارتباط گیری های نامعقول می کند. منجلاب این گونه گرفتاری ها و عادات غیر اخلاقی که زاییده دوستی های خیابانی است می تواند انسان را تا مرحله بدنامی و فحشا فرو ببرد.
این پسرها هر روز یک بهانه برای علنی کردن رابطه دارد و امروز و فردا می کند: درسم تمام شود، سربازی بروم، کار پیدا کنم، پس انداز داشته باشم، موافقت خانواده را جلب کنم و...
راه چاره چیست؟
بدون پنهان کاری و وعده و وعید باید موضوع را با خانواده ها در میان بگذارید.
بهتر است علنی شدن رابطه در روزهای اول آشنایی باشد در غیر این صورت حداقل یک ماه بعد از آشنایی و کسب شناخت مقدماتی از همدیگر موضوع را به خانواده ها اطلاع داده و بقیه شناخت تان را به دوران نامزدی رسمی یا غیر رسمی واگذار کنید.
اگر شرایط یکی از طرفین برای ازدواج یا رسمی شدن نامزدی آماده نیست، از همان ابتدا موعدی را برای علنی کردن رابطه مشخص کنید. مثلا دو ماه، سه ماه یا 6 ماه بعد. متناسب با این موعدی که در نظر گرفته اید، شدت و عمق رابطه یا میزان دیدارها و صحبت ها را تنظیم کنید تا رابطه تان همیشه تحت کنترلتان باشد و زیادی عمیق نشود.
به این مردان اعتماد نکنید
کسانی که از دوران آشنایی چنین رفتارهایی دارند، نه تنها قابل اعتماد نیستند، بلکه شما را برای ازدواج هم در نظر ندارند:
• به جای شناخت منطقی شما، سراغ جنبه های احساسی رابطه می رود.
• از آشنایی با خانواده شما طفره می رود.
• عفت را زیر پا می گذارد، درخواست های نامشروع دارد یا درباره مسائل جنسی، تحریک کننده و نا متعارف با شما صحبت می کند.
• مایل است آشنایی تان طولانی شود و برای آن زمان مشخصی را اعلام نمی کند.
• به شما می گوید که درگیر یک رابطه اجباری شده و خانواده اش دختر دیگری را برای او در نظر گرفته اند اما او مایل است از او فرار کند و شما را به همسری برگزیند.
نقش والدین در پیشگیری از اینگونه روابط
در این میان والدین نقش مهمی در پیشگیری دارند. آنها باید در صورت روبرو شدن با چنین مواردی با یک مشاور مجرب صحبت کنند. چرا که آگاهی، آشنایی و داشتن علم نوین تربیتی برای هدایت فرزندان امری ضروری است. بنابراین آنچه تأثیرگذار و پاسخگو است شیوه های صحیح برخورد است. مطمئن هم باشیم خشونت و رفتار تند والدین نه تنها م?ثر نیست بلکه فرزندان را از خانواده جدا می کند. در کنار خانواده ها، مدارس و صدا و سیما و رسانه ها نیز باید با ارائه برنامه های آموزشی صحیح و کارشناسی روابط پسران و دختران را در حد قانون و شرع به فرزندان آموزش دهند و عواقب سوء روابط پنهانی و بدون آشنائی را از طریق بررسیهای علمی همواره به آنها گوشزد کنند.
تاثیر حجاب بر بهبود وضعیت جامعه
رابطه دختر و پسر؛ دختران حتماً بخوانند
گاهی هم میگویند :
دوستت دارم ...
و زودتر از آنکه بفهمی برهای ...
میدرند خاطراتت را ...
و تو میمانی با تنی که بوی گرگ گرفته ... ! (شاعر: نامعلوم)
*** روابط دختر و پسر قبل از ازدواج یکی از موضوعات مبتلابه جوانان امروز جامعه ماست. ما در این جستار، می خواهیم اطلاعاتی را در اختیار دختران (که آسیب پذیری شان در این روابط، بسیار بالاست) بگذاریم تا با توجه به آن ها جنس مقابل شان را بهتر بشناسند و با داشتن آگاهی های لازم، در دام سوء استفاده کنندگان نیفتند : (تذکر : پسرانی که حقیقتاً مقید به احکام شرع و دستورات دینی هستند، خود به خود از بحث ما خارج هستند، چرا که هیچ گاه وارد این نوع روابط نمی شوند).
* 1. پر واضح است که در پس هر رابطه، هدف یا اهدافی وجود دارد (خوب یا بد) مانند : رابطه به قصد کمک به دیگران، برای کسب معنویات، صله رحم، کسب دانش و ارتقای علمی، ضربه زدن به دیگری، به قصد دوستی، تجارت و کسب مال، تجسس، تفریح و ... . پس از این توضیح بسیار کوتاه، حال باید دید یک پسر چه هدفی از ارتباط عاطفی با دختر دارد؟ دو هدف اصلی را در اینجا می توان متصور شد :
الف) به قصد ازدواج؛ ب) به قصد کسب لذت و سوء استفاده.
- اگر به قصد ازدواج باشد اولاً از کجا معلوم و مشخص است که پسر حقیقت را می گوید؛ فراموش نکنید کسی که بخواهد سوء استفاده بکند، باید با نقابی موجه و زیبا جلو بیاید و با وعده هایی دروغین طرف مقابل را فریب دهد و بهره برداری کند چون در غیر اینصورت به اهداف پلیدش نمی رسد؛ مشاوره های متعددی که در این زمینه با مرکز ما (پرسمان) می شود و اخباری که در رسانه ها منعکس می گردد، نمونه بسیار کوچکی از جامعه آماری دخترانی است که تنها با شنیدن جمله «قصد ازدواج با شما را دارم» از زبان پسر، فریب خورده اند. ثانیاً چه تضمینی است که پس از مدتی قصدش عوض نشود به دلایل مختلف مانند : دیدن رفتاری ناخوشایند از دختر، عاشق دختری دیگر شدن، مخالفت خانواده را بهانه کردن، تفاوت فرهنگ ها، اگر بگوید تو که الان با من رابطه داری از کجا معلوم قبل از من با دیگری نبودی و از کجا معلوم بعد از ازدواج با پسرهای دیگر رابطه برقرار نکنی! پس تو شایسته ازدواج نیستی و ... ؛ وقتی هم تعهدی در میان نباشد و جایی ثبت نشده باشد و قانونی از آن حمایت نکند دست دختر به هیچ کجا بند نیست و او می ماند و آسیب های شدید روحی و عاطفی که به دلیل اشتباه و زودباوری خود، بدان دچار شده است.
- اگر به قصد لذت و سوء استفاده هم باشد که موضوع مشخص است و هیچ دختر عاقلی حاضر نیست عفت و پاکدامنی خود را دانسته به حراج بگذارد.
* 2. دختران! این معیار طلایی را همیشه در ذهن داشته باشید : معیار سنجش عشق و علاقه پسر در جامعه و عرف ما این است : «خواستگاری رسمی پسر به همراه خانواده اش از دختر مورد نظر»؛ پسری که اینگونه اقدام کند، سه پیام را می رساند :
- به دختر مورد نظر علاقه مند است و دوستش دارد و می خواهد هر چه زودتر به او برسد، وگرنه او را از خانواده اش خواستگاری نمی کرد.
- مسئولیت پذیر است و می خواهد زیر بار تعهد زندگی مشترک برود.
- هوس باز و عیاش نیست؛ در غیر اینصورت به خواستگاری رسمی نمی آمد و دست به روابط پنهانی و بی تعهد می زد و پس از سوء استفاده از دختر، رهایش می کرد.
هر پسری راهی غیر از این برود، نمی شود به احساس و عشقش اطمینان کرد. این را نیز بدانید که عاشق، در همه جای دنیا، فردی متعهد است؛ مطمئن باشید اگر پسری به دختری علاقه مند باشد، هر چه سریعتر (چون مبادا دختر مورد علاقه اش را به خاطر تعلل خود از دست بدهد) رسماً به همراه خانواده اش از او خواستگاری می کند و هیچ گاه دست به این نوع روابط نمی زند که می داند برای دختر اضطراب زاست و با فاش شدن آن به معشوقش ضربه می خورد. اگر دختران جامعه ما به این معیار توجه کنند هیچ گاه دچار آسیب های روابط دختر و پسر نخواهند شد.
* 3. یکی از خصوصیات جنس زن، قوی بودن احساسات و عواطفش نسبت به مرد است؛ به دلیل همین حس عاطفی قویتر، زن ها در روابط، تأثیرپذیرتر نیز می باشند. همین عواطف قویتر و تأثیرپذیرتری بیشتر، اگر قبل از ازدواج مدیریت نشود و با عقل و منطق در آمیخته نگردد سبب آسیب پذیری زن در این روابط می شود. وقتی جنس مرد با این خصوصیات جنس زن آشنا می شود و متوجه می شود که عواطف طرف مقابل، افساری به نام عقل و منطق را به کنار نهاده، با چند جمله بر او تأثیر می گذارد و او را عاشق و دلبسته خود می کند : «من عاشقت هستم»، «تو بهترین و زیباترین دختر دنیایی»، «بدون تو نمی توانم زندگی کنم»، «مطمئن باش با تو ازدواج خواهم کرد و در کنار تو خواهم آرمید» و ... تا به هدفی که مدنظر دارد جامه عمل بپوشاند.
* 4. همانطور که گفته شد، قدرت و شدت احساسات و عواطف در زنان بیشتر است؛ همین موضوع باعث می گردد خیلی اوقات وقایعی که در این روابط احتمال وقوع شان بسیار زیاد است را نادیده بگیرند و تن به این رابطه ها بدهند و متأسفانه از همین زاویه نیز بیشترین ضربه را می خورند : «او پسر خوبی است»، «او با دیگران فرق می کند»، «او فردی با خداست»، «مطمئنم که قصدش ازدواج است» و طرف مقابل هم پیام های مثبت مخابره می کند؛ ولی ناگاه می بیند تمام تصوراتش اشتباه بوده و طرف مقابل به راحتی زیر همه چیز زده و حال، او می ماند و صدمات عاطفی و پشیمانی از اعمال گذشته. این موضوعی که مطرح کردیم بارها و بارها اتفاق افتاده و کاملاً واقعی است ولی باز هم برخی دختران دچار آن می شوند؛ حتی برخی اوقات شرایط حادتری هم به وجود آمده است (رابطه جنسی، باردار شدن دختر، از دست دادن باکرگی، درگیر بیماری های آمیزشی شدن و ...) که آینده زندگی دختر را به تباهی کشانده است. وقتی دیگران این مسیر اشتباه را تجربه کرده و تلخی آن را گزارش کرده اند، عاقلانه نیست که ما هم همان مسیر اشتباه را برویم.
* 5. حتماً این جمله به گوش تان خورده است : «با اینکه چهره زیبایی ندارد، ببین چه زن زیبایی گرفته است» در اینگونه موارد چند احتمال برای شکل گیری ازدواج این دختر پر رنگ است : الف) به دلیل وجهه دینی و معنوی، علمی، اجتماعی یا مالی طرف مقابل، ب) ازدواج اجباری (جبر شرایط)، ج) علاقه واقعی پیدا کردن به دلیل شنیدن حرف های خواستگارش. ما با مورد سوم کار داریم. منظور از مطرح کردن جمله بالا این است که بگوییم اینکه گفته می شود «زن ها از راه گوش عاشق می شوند و مردان از راه چشم» در خیلی از موارد واقعیت دارد. زن مردی را می خواهد که به او محبت کند و تکیه گاه امنی برایش باشد. در مقابل مرد دوست دارد مورد اعتماد همسرش قرار گیرد. زنان نیاز به دریافت محبت کلامی دارند و می خواهند همسرشان به احساساتش درباره او، نمود بیرونی دهد و بی پرده بگوید «همسرم عاشقانه دوستت دارم». در مقابل بسیاری از مردان این روش را پیاده نمی کنند و می گویند ما با اعمال و رفتارمان عشق مان را نشان می دهیم و نیازی به گفتن نیست. حال وقتی جنس زن این مطلب برایش مهم است و پسری این را می داند، در برقراری رابطه روی این موضوع انگشت می گذارد و محبت کلامی را در نهایت خود ابراز می دارد (یعنی از راه گوش وارد می شود) و طرف مقابل را شیفته و واله خود می گرداند و وقتی به این مرحله رسید در بسیاری از موارد، درخواست های ناسالم او (جنسی و ...) بی پاسخ نخواهد ماند.
* 6. از منظر جنسی، نوع نگاه زن و مرد با هم متفاوت است. مردان مقاربت گرا هستند و می خواهند هر چه زودتر اقدام به عملیات فیزیکی و دخول کنند در حالیکه در زنان مسائل عاطفی و احساسی مقدم بر مسائل جنسی است و پس از معاشقه و ارضای حس عاطفی، رابطه جنسی برایشان معنا پیدا می کند و لذت بخش می شود. حال با توجه به این ویژگی ها در رابطه دختر و پسر، یکی از مهمترین اهداف پسر، کسب لذت جنسی است. پسری که معتقد به احکام شرع باشد، برای رسیدن به خواسته هایش از مسیر شرعی وارد می شود تا به ازدواج برسد، ولی اگر پسری اهمیتی به احکام شرع ندهد برای رسیدن به این خواسته اش باید درب احساسات و عواطف دختر را باز کند تا او را راضی به این عمل گرداند. پس با نقابی دروغین و وعده ازدواج به میدان می آید و پس از لذت جویی کافی، ارتباط را پایان می دهد. برخی از دختران اینگونه فکر می کنند که با تن دادن به رابطه جنسی، مرد دیگر با او ازدواج خواهد کرد؛ در حالیکه پسری که اینگونه، اقدام به برقرار رابطه جنسی با یک دختر کند، این باور را در ذهن خود دارد که دختری که با من رابطه جنسی برقرار کرده به هیچ عنوان قابل اعتماد نیست و معلوم نیست قبل از من با چه افرادی بوده و بعد از من با چه افرادی خواهد بود؛ پس به هیچ وجه، شایسته ازدواج نیست. در مشاوره هایی که با ما می شود بارها این موضوع پیش آمده و دختران فریب خورده اند و متضرر اصلی شده اند. نگارنده به عنوان کسی که که در زمینه روابط دختر و پسر مشاوره داده، فراوانی این اتفاقات و آسیب های تلخ برای دختران را بارها و بارها مشاهده کرده و تأسف خورده ام که چرا با کسب چند مهارت و آگاهی، جلوی این اتفاق (که گاهی آینده دختر را به نابودی می کشاند) توسط دختر، گرفته نشده است.
* 7. اکثر مردان در ورود به هر رابطه ای افق نگر و هدف گرا هستند ولی اکثر زنان مسیرگرا هستند و به خود رابطه، اهمیت بیشتری می دهند؛ می توان اینگونه این جمله را تبیین کرد که با شروع هر رابطه، مرد انتهای آن را در ذهن خود متصور است و می داند در رابطه ای که برقرار کرده، می خواهد به چه سمت و سویی حرکت کند، ولی زن مسیر رابطه را می بیند و فضای خود ارتباط برایش مهم است و البته خوش بین است که همانگونه که او می خواهد بشود؛ برای مثال در رابطه ای، هدف پسر، سوء استفاده جنسی از دختر و رها کردن اوست و این افق را برای خود ترسیم کرده ولی در ظاهر قصد ازدواج خود را مطرح می کند تا به چیزی که می خواهد برسد؛ در طرف مقابل، دختر، خوش بین و امیدوار است که پسر حقیقت را می گوید و این رابطه به ازدواج می انجامد و به همین دلیل آن را ادامه می دهد. این خصوصیت دختران در این گونه روابط، باعث آسیب پذیری آن ها می گردد که شایسته است به آن توجه گردد تا جلوی این آسیب گرفته شود.
* 8. این جمله را حتماً شنیده اید : «زنان جزیی نگر هستند و مردان کلی نگر». این خصوصیت زنانه در زمینه روابط دختر و پسر، برخی اوقات می تواند سبب آسیب پذیری جنس زن شود. اما چگونه ؟ دخترها در جریان روابط با دیگران به جزئیات و حرکات ریز طرف مقابل هم توجه دارند، در حالیکه پسرها معمولاً اینگونه نیستند. بارها شده که دختری یک لبخند یا یک کلمه و جمله ای را نشان عشق طرف مقابل به خود دانسته در حالیکه به هیچ وجه اینطور نبوده؛ حال اگر پسری که مقید به مسائل شرعی نیست، متوجه شود که یک دختر چنین برداشتی نسبت به او پیدا کرده، می تواند به راحتی از او سوء استفاده کند و از سفره ای که ناخواسته جلوی او پهن شده، بهره ناسالم ببرد و خود را آنگونه که آن دختر تصور کرده جلوه دهد تا به اهدافی که برای خود ترسیم کرده برسد.
نویسنده : علی حسینعلی پور
پاسخ: درابتدا به انواع روابط دختر وپسر اشاره نموده سپس به علت ویا حکمت ممنوعیت آن می پردازیم
به طور کلی روابط بین زن و مرد چند صورت دارد:
1. رابطه زن و شوهری
2. رابطه علمی
3. رابطه حرفه ای و شغلی
4. رابطه دوستانه.
T}الف - رابطه زن و شوهری
اسلام رابطه زن و شوهر را که براساس موازین شرعی و عقد رسمی تحقق پیدا می کند مورد تأکید قرار داده و ده ها آیه و صدها روایت از معصوم در مورد اهمیت ازدواج و روابط زناشویی شاهد بر مدعاست و مهمترین کانون و نهاد اجتماعی خانواده است که با ازدواج و رابطه زن و مرد شکل می گیرد بنابراین از نظر اسلام این نوع رابطه اجتماعی مشروع و مورد تأکید است و زن و مرد هر دو در شکل گیری آن سهیم اند.
ب - رابطه علمی بین زن و مرد
این نوع رابطه با حفظ موازین شرعی و رعایت حدود الهی از ناحیه زن و مرد مجاز است و بهترین مصداق بارز آن رابطه بین استاد و شاگرد است اعم از این که استاد زن باشد و شاگرد مرد، یا شاگرد زن باشد و استاد مرد. آنچه مهم است رعایت موازین شرعی است، اگر احکام الهی مراعات شود این نوع رابطه نه تنها مجاز است بلکه مورد تأکید اسلام است و اگر حدود الهی مراعات نشود و حریم های بین محرم و نامحرم شکسته شود اسلام از این رابطه ناخشنود است و آن را نهی می کند زیرا به ضرر زن و مردم و جامعه است.
ج - رابطه شغلی و حرفه ای
فعالیت های شغلی موجود در جامعه به سه دسته تقسیم می شود:
1. شغل هایی که الزاما به عهده زنان است و با وجود زنان مردان جایز نیست آن شغل هایی را انتخاب کنند مثل شغل مامایی و کارهایی که جنبه زنانه محض دارد. در این گونه موارد اسلام تأکید دارد که شغل های حساس و مهمی که مربوط به بانوان می شود خودشان به عهده گیرند. طبعا نوع رابطه شغلی در اینجا بین زنان است و مردان حق ورود به این مشاغل را ندارند مگر در شرایط ضروری.
2. شغل هایی که به مردان اختصاص دارد مثل کارهای شاق و سختی که با فیزیک بدن زن و روحیات او سازگار نیست طبعا پذیرفتن کارهای شاق و طاقت فرسا که برای زن یا جنین او در شکم ضرر داشته باشد جایز نیست.
3. شغل هایی که مشترک بین زنان و مردان است که اکثر موارد و بیشتر کارها تقریبا بین زن و مرد مشترک است. در اینگونه کارها اگر زن و مرد ضوابط شرعی را رعایت کنند و مرتکب عمل حرامی نشوند می توانند هم زنان و هم مردان مشارکت فعال داشته باشند مانند بسیاری از کارها از جمله نمایندگی مجلس، معلمی و صدها کار دیگر.
د - رابطه دوستی بین دختر و پسر
این نوع رابطه از نظر اسلام جایز نیست و قرآن از دوستی بین دختر و پسر و اینگونه روابط نهی کرده است زیرا عفت عمومی جامعه با اینگونه روابط آسیب جدی می بیند پایه های ازدواج و خانواده سست می شود و صدها مفسده اخلاقی برای دختر و پسر و جامعه دارد. بدون تردید اگر ائمه(ع) از حضور زنان در جامعه نهی کرده اند اینطور نیست که این نهی کلی و مطلق باشد بلکه سیره عملی آنها به این امر مطلق تخصیص می زند و نشان می دهد که منظور ائمه این نیست که زنان مطلقا نباید در امور اجتماعی مشارکت داشته باشند بلکه منظور آنها این است که زنان اولا، بدون دلیل موجه نباید در میان مردان و مقابل چشم آنها قرار گیرند. ثانیا، در صورت لزوم باید حضورشان در حد نیاز و ضرورت باشد و زائد بر آن به صلاح زنان و جامعه نیست چه این که مفسده های زیادی می تواند داشته باشد.
با توجه به شرایط خاص دوران جوانی و تمایلات آشکار و پنهان غرائز نفسانی , لازم است روابط را تحت کنترل نمایند و یک نوع ارتباط کنترل شده و مقید به اخلاق و اداب شریعت را پی ریزی نمایندوتنها به میزان ضرورت اکتفا کنند. اینکه در احکام شرعی می فرمایند در غیر ضرورت مثلا مکروه است مرد با زن هم صحبت شود, مخصوصا مرد و زن جوان , به این دلیل است که چه بسا همین هم صحبت شدن ها, به یک الفت و محبت نفسانی بین مرد و زن منتهی گردد و نقطه آغازی برای غوطه ور شدن در انحراف و فاسد شود. در هر حال انسان باید دقیقا درون خود را بکاود و باطنش را عمیقا مطالعه کند که مثلا صحبت کردن با افراد نامحرم چه ضرورتی برای او دارد. همان گونه که می دانید که نیازهاى عاطفى و غرایز دیگر در ایام جوانى، آدمى را به سوى «دوست داشتن و عشق ورزیدن» سوق مىدهد که البته این یک امر طبیعى و غریزى است و کمتر مىتوان راهى برای گریز از آن پیدا کرد.
آنچه در این مقوله اهمیت دارد، کنترل عقلایى بر احساسات و پرهیز از مخاطراتى است که ممکن است فرد را به گرفتارىهاى مختلف روحى و جسمى دچار سازد.
«دوست داشتن و عشق ورزیدن» اگر از مسیر معین، مشخص و صحیح استیفا نشود، ممکن است عوارض نامطلوبى را براى انسان ایجاد کند.
شما خوب مىدانید جاذبه بین دو جنس مخالف (زن و مرد) بسیار قوی است؛ مخصوصا در سنین جوانى، که این جاذبه و حساسیت در اوج خود مىباشد، در نتیجه هر چند جوان بخواهد رعایت مسایل شرعى و عرفى را در دوستى با جنس مخالف بنماید، اما تمایلات نفسى و وسوسههاى شیطانى قوىتر از آنند که انسان گرفتار خطرهاى بزرگ نشود. به همین جهت عقل اقتضا مىکند انسان خود را در معرض خطرى که بسیارى از خوش باوران را گرفتار کرده قرار ندهد. روشن است که هر فرد خود بهتر مىتواند تشخیص دهد که کجا از مرز فراتر رفته است. «A}بل الانسان على نفسه بصیره{A؛ آدمى بر نفس خود آگاه و بیناست».V}(قیامت ، آیه 14){V
قرآن در دو جا یکی در سوره مائده آیه 5 و دیگری در سوره نساء آیه 25 زنان و مردان را از داشتن روابط دوستانه با جنس مخالف بر حذر داشته است و آن را مورد مذمت قرار داده است. آیه 25 سوره نساء به مردان می گوید با دخترانی که روابط دوستی مخفیانه ای با دیگران داشته اند ازدواج نکنید ... «A}فانکحوهن باذن اهلهن و اتوهن اجورهن بالمعروف محصنات غیر مسافحات و لا متخذات اخدان{A» یعنی آنان را با اجازه خانواده هایشان به همسری خود در آورید و مهرشان را به طور پسندیده به آنان بدهید پاکدامن باشند و زناکار و دوست گیران پنهانی نباشند.
در آیه 5 سوره مائده نیزخطاب به مردان می فرماید شما با زنان پاکدامن مسلمان ازدواج کنید و خود نیز پاکدامن باشید نه زناکار و نه آنکه زنان را در پنهانی دوست خود بگیرید «... ولا متخذی اخدان ...»
یک دختر یا پسر مسلمان که هر روز با یاد خدا روز را آغاز می کند و معتقد به دستورات الهی و قرآن کریم است هرگز این سخن خداوند را زیر پا نخواهد گذاشت، و این که قرآن یکی از شرایط ازدواج را همین قرار داده است شاید به این خاطر باشد که هر کدام که قبل از ازدواج چنین تجربیاتی داشته باشد و با فرد یا افراد دیگری رابطه دوستی داشته است مطمئنا پس از ازدواج و در روابط عاطفی و نزدیک خود با همسرش، آن تجربیات به یادش خواهد آمد ویژگی های رفتاری، اخلاقی و شخصیتی دوست جنس مخالف قبل از ازدواج به خاطرش می آید و در یک مقایسه بین همسر فعلی و دوست قبلیاش خواهد پرداخت و در برخی موارد به احساس شکست در این ازدواج یا برتر بودن تجربه قبلی نتیجه گیری کند و این بزرگترین لطمهای است که در همان اوایل ازدواج به خود وارد می کند زیرا همانطور که خوب می دانید ازدواج باید به آرامش بیانجامد و اصلا فلسفه ازدواج هم همین رسیدن به آرامش است که قرآن نیز به آن اشاره می کند ولی وقتی چنین تجربه ای به چنین مقایسه ای و سپس به چنین سرخوردگی بیانجامد چگونه ازدواج می تواند آرامش بخش باشد و زن و شوهر (زوجین) به تکمیل و رشد همدیگر بپردازند و این آغاز اضطراب است. اضطرابی که در تمام وجود و هستی آنها لانه می کند و به جای داشتن یک زندگی مشترک لذت بخش به یاد تجربه ای احساسی و موقت گذشته می اندیشند و افسوس انتخاب فعلی و در نتیجه شالوده زندگی در هم پیچیده می شود.
علاوه بر این چنین دختران و پسرانی که به صورت نامشروع و غیرقانونی با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند بسیاری از انرژیهای عاطفی خود را که خداوند به عنوان سرمایه ای بزرگ در وجود آنها به ودیعه نهاده تا صرف همسر شرعی خود و همچنین تربیت فرزندان خود کنند در این دوران دوست بازی از دست می دهند و در فردای زندگی خود نه تنها احساس گناه می کنند، نمی توانند از نظر عاطفی همسر خود و فرزندان خود را خوب اشباع و ارضاء کنند در نتیجه همواره زندگی آنها از یک کمبود شدید عاطفی که باید هیچ چیز دیگر قابل جبران نیست مواجه می شود و ای کاش مسئله همین جا فیصله پیدا می کرد. قضیه مهمتر از اینهاست. وقتی یک خانواده از نظر عاطفی دچار مشکل شد نه تنها آرامش واقعی در آن خانواده نیست نسل سالمی نیز از آنها بوجود نخواهد آمد و فرزندان آنها نیز که دچار کمبودهای عاطفی شده و بسیار آسیب پذیر می شوند در گیر و دار زندگی طعمه شیادهائی می شوند که همواره در کمین آنها نشسته اند و این قضیه به نسلهای بعدی نیز سرایت می کند .
نکته دیگری که باید به آن توجه نمود این است که اجتماعی بودن زنان و داشتن جایگاه اجتماعی مستلزم حضور بی رویه و بدون دلیل در میان مردان نیست بلکه خود زنان می توانند تشکل های اجتماعی - فرهنگی داشته باشند و در این تشکل ها حضور فعال در زمینه های گوناگون داشته باشند. بنابراین اسلام از حضور و مشارکت زنان در مسائل اجتماعی نهی نمی کند و صرفا ضوابط و قوانین و حدود این حضور را مشخص می نماید و این به خاطر مصونیت زنان از آسیب های اجتماعی است و از سوی دیگر به خاطر مصون ماندن جامعه از آسیب هایی است که از ناحیه زنان و مردان فرصت طلب به وجود می آید بنابراین هیچ تناقضی بین آموزه های دینی وجود ندارد بلکه همه آنها هماهنگ با یکدیگر و متناسب با نیاز جامعه انسانی است.
آیت اللّه خامنهاى، استفتاء، س 646 و 638؛ آیت اللّه تبریزى، استفتاءات، س 1592 و 1623؛ آیت اللّه مکارم، استفتاءات، ج 1، س 813؛ امام خمینى، استفتاءات، ج 3، (وظایف اجتماعى زنان)، س 19؛ دفتر آیات عظام نورى، وحید، فاضل و سیستانى){V T}آیت اللّه بهجت و آیت اللّه صافى:{T با توجه به اینکه اختلاط دختر و پسر، در معرض فساد است، جایز نیست.}(آیت اللّه صافى، جامع الاحکام، ج 2، س 1656 و 1657 و 1658 و دفتر آیت اللّه بهجت){V T}جهت مطالعه بیشتر ر.ک:{T - احکام روابط زن و مرد، سید مسعود معصومی، انتشارات دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم - جوانان و روابط، ابوالقاسم مقیمی حاجی،.
برگرفته از پرسمان
مقدمه
روابط آسیب زا
آسیب شناسی
زمینه ها و راهکارها
1ـ نگاه
زدست دیده و دل هر دو فریاد
که هر چه دیده بیند دل کند یاد
بسازم خنجری نیشش زفولاد
زنم بر دیده تا دل گردد آزاد
2ـ خودآرایی و خودنمایی
3ـ طنازی در سخن
4ـ تأخیر در ازدواج
5 ـ بستر اجتماعی
6ـ مرحله رشد
7ـ عدم تقید خانواده به مسائل دینی
8ـ بی توجهی به نیازهای جوانان در خانه
9ـ رسانه
کد قالب جدید قالب های پیچک |