وقتی دیپلم را گرفتم به نجاری، که شغل مورد علاقه ام بود، مشغول شدم. از آنجایی که طرح کاد را در کارگاه های نجاری گذرانده بودم زمینه ای برای یادگیری این کار داشتم، برای همین پدرم یک روز دستم را گرفت و مرا نزد استاد عباس دوست قدیمی اش برد. استاد عباس نجاری بزرگی داشت و خیلی خوب از من استقبال کرد. ... ابوهریره و عبدالله بن عباس می گویند: رسول خدا (صلی الله علیه و آله) پیش از وفات خود سخنرانی نمود که آخرین سخنرانی او در مدینه بود. مواعظی فرمودند که از آن دیدگان اشک ریختند، قلب ها ترسیدند، بدن ها لرزیدند و حال مردم دگرگون شد. به بلال دستور داد که مردم را صدا بزند. وقتی مردم جمع شدند رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بالای منبر رفته و فرمودند: ای مردم! نزدیک هم بنشینید و جا را برای کسانی که پشت سر شما هستند باز کنید. امام باقر (ع) هر کس علم را براى مباهات و فخرفروشى به علما یا براى ستیزه و جدال با سفیهان یا براى جلب توجّه مردم بجوید جایگاه او آتش است ، که ریاست جز براى اهلش شایسته نیست . «الکافی ج1 ص47» تأثیر ماهواره در زندگی
قرار شد هر روز ساعت هشت صبح به آنجا بروم، من هم قبول کردم، شادی از وجودم لبریز شده بود، اما دوامی نیافت چرا که پدرم با یک سکته قلبی سفر ابدیش را آغاز و ما را تنها گذاشت. من ماندم و مادرم، نرگس خواهر شانزده ساله ام و برادرهای نوجوانم مهدی و محسن که هر دو تحصیل می کردند. بنابراین خرج خانه به دوش من افتاد برای همین سعی کردم تا جایی که امکان دارد کار کنم و پول بیشتری به دست آورم. البته استاد عباس ملاحظه مرا می کرد و به خاطر این که نان آور خانه بودم مزد بیشتری به من می داد.
در مدت دو سالی که در کارگاه استاد عباس کار کردم، در نجاری استاد شدم و خیلی چیزها یاد گرفتم. درآمدم نیز خوب بود، طوری که مقابل خانواده ام سرافراز بودم و توانستم علاوه بر تهیه پوشاک و خوراک، وسایلی مثل مبل، میز ناهارخوری و تخت و... برای خانه مهیا کنم. این وسایل چوبی هنر دست خودم بودند. روزگار خوبی داشتم فقط جای پدر خالی بود.
یکی از روزها که به کارگاه رفتم با پسر جوانی که هم سن خودم بود روبرو شدم. تیپش را سبک غربی ها درآورده بود. پیراهن قرمز و شلوار جینی تنگ به تن داشت استاد عباس او را که بیژن نام داشت و خواهرزاده اش بود به من معرفی کرد و از من خواست تا روش کار را به او یاد بدهم از همین جا گل دوستی میان ما شکفته شد به صورتی که گویی سالهاست همدیگر را می شناسیم.
اولین بار که به خانه بیژن رفتم، تمام حواسم به تلویزیونشان بود که برنامه هایی غیر از آنچه همیشه می دیدم نشان می داد، بیژن کنارم نشست و گفت: جالب است نه؟ برنامه های ماهواره حرف ندارد.
و من برای تأیید تنها سرم را تکان دادم و باز هم محو تماشای برنامه ها شدم. فردای آن روز بیژن نگاهی به موهایم انداخت و گفت:
پسر چرا موهایت ریخته؟ باید شامپوی ...مصرف کنی نمی دانی ماهواره چقدر این شامپو را تبلیغ می کند اصلاً چرا آنتن ماهواره نمی خری؟ چرا می خواهی از بقیه عقب بمانی؟
با خود اندیشیدم که یعنی ما هم باید در خانه این آنتن را داشته باشیم. شاید عدم وجود آن ما را از اطلاعات روزمره عقب انداخته؟ در این افکار بودم که بیژن گفت: آدم باید خوش باشد!
حرف هایش عجیب روی من تأثیر می گذاشت به همین دلیل یک روز بعد از ظهر همراه بیژن به خیابان... رفتیم و یک آنتن از دوست بیژن خریداری کردم. او خودش برایم آنتن را نصب کرد. خواهر و برادرهایم خیلی خوشحال شدند اما مادرم از این مهمان ناخوانده خوشش نیامد. وقتی تلویزیون را روشن می کردیم نمی دانستیم کدام کانال را نگاه کنیم. برنامه ها زیاد بودند طوری که یادمان می رفت شام بخوریم.
آن شب دیر وقت خوابیدم و صبح کسل و بی حوصله سر کار رفتم. استاد عباس متوجه شد ولی به روی خودش نیاورد وقتی دید زیاد خمیازه می کشم، اجازه داد تا استراحت کنم. بیژن هم تا مرا دید، گفت: دیدی گفتم برنامه های ماهواره دیدنی است!
مدتی گذشت وقتی عصرها به خانه برمی گشتم شاهد دعوای نرگس و پسرها بودم. آنها سر کانال های تلویزیون دعوا می کردند، سلیقه ها فرق داشت. سر همین بلوایی به پا می شد تا مرا می دیدند دست به دامن من می شدند و من هم به عنوان برادر بزرگتر می رفتم و برنامه مورد علاقه خودم را نگاه می کردم. کار همه ما شده بود تماشای یک جعبه ای که دائم برنامه پخش می کرد. مادرم که یک زن مؤمن و مذهبی بود چند بار از من خواست آنتن را جمع کنم اما قبول نکردم. من تازه احساس پیشرفت می کردم و مثل بیژن از برنامه های ماهواره خبردار شده بودم اما فکرم از بابت مادرم ناراحت بود. دیگر کسی به دستورات او عمل نمی کرد. از طرفی استاد عباس از دست من ناراضی شده بود، چرا که دیر به محل کار می رفتم و دائم دهن دره می کردم. وقتی علت را پرسید، جوابی نشنید. خیلی پی گیر شد اما فایده نداشت، بعد مرا به گوشه ای کشید و گفت:
این قدر با بیژن معاشرت نکن، او یک ولگرد به تمام معناست. من نمی خواستم بیژن را این جا راهش بدهم ولی از روی خواهرم خجالت می کشیدم.
ولی من اندرزهای او را نشنیده گرفتم و باز هم با بیژن نشست و برخاست کردم.
خواهرم نرگس دیگر آن دختر همیشگی نبود. دائم جلوی آینه می ایستاد و صورتش را بررسی می کرد صورتش را بزک می کرد و هر بار موهایش را یک مدل درست می کرد. لباس های عجیبی می پوشید و می گفت: آخرین مد سال است!
گاهی وقتها شب بیدار می شد و فریاد می کشید. او از دیدن فیلم های ترسناک عصبی شده بود و هر شب کابوس های وحشتناکی می دید.
محسن هم ادای هنرپیشه ها را درمی آورد. دائماً قدرت بازویش را روی مهدی و نرگس با مشت و لگد به نمایش می گذاشت. مهدی نیز چادر سیاه مادر را مثل شنلی دور گردنش می بست و به قول خودش سوپر من شده بود!
سرانجام در همان سال نرگس به علت سر به هوایی مردود شد، محسن از پنج درس تجدید آورد و مهدی با معدل دوازده به اجبار قبول شد و از تحصیل در فصل گرما رهایی پیدا کرد. تمام زندگی ما شده بود ماهواره، مادرم از این وضع خسته شده بود، چند بار کنارم نشست و گفت:
پسرم این وسیله، زندگی ما را به هم زده بهتر نیست از این خانه ببریش.
و من با پرخاشگری حرمت مادری را زیر پا می گذاشتم و می گفتم: مادر شما که از این چیزها سر در نمی آورید.
و او که از من توقع نداشت رنجیده خاطر به سراغ کارهایش می رفت، گاهی به حرف هایش فکر می کردم و در دل می گفتم: ای کاش این آنتن را برمی داشتم و داخل سطل زباله می انداختم، اما نمی شد چون به آن عادت کرده بودم.
بالاخره شب بیداری های من کار دستم داد و آن روز شوم فرا رسید، ساعت پنج صبح تلویزیون را خاموش کردم و خوابیدم و ساعت نه بیدار شدم و خواب آلود عازم کارگاه شدم. خمیازه امانم را بریده بود و تلوتلو می خوردم که به کارگاه رسیدم.
استاد عباس متوجه چشم های سرخ و ورم کرده من شد و گفت: مثل اینکه حالت خوب نیست بهتره که بروی خانه و استراحت کنی. اما اگر به خانه می رفتم مسلماً تلویزیون تماشا می کردم، گفتم:
نه استاد عباس کار واجب تر است.
و او هم دیگر اصرار نکرد. استاد به من چوب هایی داد تا به اندازه مشخص اره کنم. اره را روشن کردم و چوبها را به ترتیب زیر اره گذاشتم. اما حالم خیلی بد بود، سرم گیج می رفت و دیدگانم بی اختیار بسته می شد، یک دفعه چشمانم سیاهی رفت و بعد دردی سوزناک و عمیق روی دستم حس کردم، دیگر چیزی به یاد ندارم. وقتی چشمهایم را باز کردم خود را روی تخت بیمارستان یافتم در حالی که دستم درون توده ای از باند پنهان شده بود مادرم کنارم نشسته بود و اشک می ریخت همان موقع فهمیدم چهار انگشت دست راستم زیر اره قطع شده.
پشیمانی خیلی دیر به انسان ها رو می آورد.
در همان لحظه تصمیم گرفتم آن بیگانه مزاحم را که جز انحراف کاذب نقش دیگری نداشت دور بیندازم و این کار را هم کردم. اوضاع آرام آرام به حال اول برگشت و بیشترین صدمه به خود من وارد شد ولی این ماجرا درس خوبی به من داد تا دیگر سراغ این چیزها نروم(104).مجازات پاره ای از اعمال
مردم نزدیک به هم نشستند. آنگاه به پشت سر خود نگاه کردند ولی کسی را ندیدند. سپس بار دیگر فرمودند: ای مردم! نزدیک هم بنشینید و جا را برای کسانی که پشت سر شما هستند، باز کنید!
مردی عرضه داشت: ای رسول خدا برای چه کسی جا باز کنیم؟ حضرت فرمودند: برای ملائکه آنان هنگامی که با شما هستند، جلو یا پشت سر شما نیستند و سمت راست یا چپ شما می باشند.
مردی عرضه داشت: ای رسول خدا! چرا جلو ما یا پشت سر ما نمی باشند؟ آیا به خاطر این است که ما از آنان برتریم یا به دلیل برتری آنها بر ماست؟
حضرت فرمودند: شما برتر از فرشتگان هستید، بنشین. آن مرد نیز نشست. آنگاه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) سخنان خود را آغاز نموده و فرمودند: ثنا مخصوص خداوندی است که او را ثنا گفته و از او یاری می جوییم؛ به او ایمان داشته و بر او توکل می نماییم. شهادت می دهیم که هیچ خدایی جز خدای یگانه نیست؛ شریکی ندارد و محمد بنده و فرستاده اوست. از بدی ها و گناهان خود به خداوند پناه می بریم. کسی که خداوند او را هدایت کند، هیچ گمراه کننده ای نخواهد داشت.
ای مردم! سی دروغگو در این امت وجود دارند که اولین آنها صاحب صنعا و صاحب یمامه است.
ای مردم! بدون تردید کسی که با اخلاص شهادت دهد که خدایی جز خدای یگانه نیست و با این عقیده چیز دیگری مخلوط ننماید، به بهشت می رود. در این هنگام امام علی (علیه السلام) برخاست و عرضه داشت: ای رسول خدا! پدر و مادرم فدای تو باد. انسان چگونه می تواند با اخلاص شهادت بدهد و چیز دیگری را با آن مخلوط ننماید؟ آن را توضیح بدهید تا برای ما روشن شود. فرمودند: منظور این است که بر دنیا حریص نباشد از راه حرام آن را جمع نکرده و به آن راضی نشود. عده ای مانند نیکوکاران سخن می گویند ولی عمل گردنکشان را انجام می دهند. بنابراین کسی که خداوند را در حالی ملاقات کند که هیچ کدام از این خصوصیات را نداشته باشد و لا اله الا الله بگوید: بهشت از آن اوست. و کسی که دنیا را بگیرد و آخرت را ترک کند جهنم از آن اوست. و کسی که از طرف ظالمی دشمنی کند یا او را در دشمنی یاری دهد، فرشته مرگ با بشارت به لعنت خدا، ماندن همیشگی در آتش جهنم و عاقبت بد به سراغ او خواهد آمد.
و کسی که برای حاجتی خود را برای سلطان ستمکاری سبک نماید، در جهنم همراه او خواهد بود.
و کسی که سلطانی را در ستمگری راهنمایی کند، با هامان همراه شده و عذاب او و آن سلطان از سخت ترین عذاب های اهل جهنم است.
و کسی که دنیا را به طمع دنیا بزرگ داشته و او را دوست بدارد، خداوند بر او خشم گرفته و با قارون در تابوت زیرین جهنم در یک درجه خواهد بود.
و کسی که به خاطر خودنمایی ساختمانی بسازد در روز قیامت آن ساختمان را تا هفت طبقه زمین زیر آن حمل می نماید. آنگاه چون گردنبندی آتشین آن را به گردنش آویخته و سپس او را در جهنم می اندازند. عرض کردیم: از کجا بفهمیم که برای خودنمایی است؟ فرمودند: از آنجا که بیش از احتیاج خود یا برای فخرفروشی می سازد.
و کسی که به اجیری در مورد مزد او ظلم کند (مزدش را ندهد یا ناتمام بدهد)، خداوند عمل او را نابود کرده و بوی بهشت را بر او حرام می نماید، در حالی که بوی بهشت از مسافت پانصد سال راه احساس می شود.
و کسی که یک وجب از زمین همسایه اش را غصب کند، خداوند آن یک وجب را تا هفت طبقه زیر آن تبدیل به آتش نموده، به صورت طوقی درآورده و در گردن او می اندازد تا زمانی که او را وارد جهنم نماید.
و کسی که قرآن را بیاموزد و عمداً آن را فراموش کند، در روز قیامت در حالی که جذامی و تشنه است، خدا را ملاقات می کند و خداوند در مقابل هر آیه ای ماری را بر او می گمارد.
و کسی که قرآن را بیاموزد و به آن عمل نکند و دوستی دنیا و زیبایی های آن را انتخاب کند سزاوار خشم خدای متعال شده و هم ردیف یهود و نصاری می شود که کتاب خدا را دور انداخته و به آن توجه نکردند.
و کسی که از پشت زنی به حرام با او نزدیکی کند یا با پسر بچه یا مردی نزدیکی کند، خدای متعال در روز قیامت او را بدبوتر از مردار محشور می نماید که مردم از بوی او اذیت می شوند تا زمانی که او را به جهنم ببرند. و خداوند به هیچ وجه عذاب را از او برطرف نمی کند و این عذاب با هیچ فدیه ای برطرف نمی شود و نیز عمل او را نابود کرده و او را در تابوتی که با میخ های آهنین بسته شده است، می گذارند و با سنگ های پهن آنقدر روی آن تابوت می زنند که میخ های آن به بدنش فرو رود و اگر چهارصد امت گرفتار گوشه ای از گوشه های این عذاب شوند، بدون شک همه آنها می میرند و او از کسانی است که سخت ترین عذاب ها را دارند.
و کسی که با زن یهودی، مسیحی، مجوسی، مسلمان - آزاد باشد یا کنیز - یا غیر اینها زنا کند، خداوند سیصد هزار در از جهنم در قبرش می گشاید که مارها، عقرب ها و شعله های آتش از آن خارج می شود؛ او تا روز قیامت می سوزد؛ مردم از بوی بد فرج او آزار می بینند و او را تا روز قیامت به همین خصوصیت می شناسند تا زمانی که دستور برسد او را به جهنم ببرید. و اهل محشر با وجود عذاب های سختی که خود دارند از آن اذیت می شوند زیرا خداوند حرام ها را حرام نموده است و کسی با غیرت تر از خدای متعال نیست و به خاطر غیرتی که دارد هرزگی ها را قطعاً حرام نموده و حدود شرعی را تعیین نموده است.
و هر کسی به داخل خانه همسایه اش نگاه کرده و عورت مرد یا موی زن یا مقداری از بدنش را ببیند سزاوار است که خدا او را همراه با منافقینی که در پی عیوب مردم بودند، به جهنم ببرد و تا خداوند او را رسوا ننماید، از دنیا خارج نخواهد شد و در آخرت نیز عورتش را برای مردم نمایان خواهد نمود.
و کسی که به خاطر (کمی) رزق خود از خداوند خشمگین باشد و از این مطلب نزد غیر خدا گله کند و صبر نکند، کار نیکی از او به خداوند نرسیده و در حالی که خداوند متعال از او خشمگین است، او را ملاقات می نماید.
و کسی که لباسی بپوشد و با آن تکبر کند، خداوند قبرش را در کناره جهنم فرو می برد و تا آسمان ها و زمین باقی است در آن فرو می رود و بدون تردید قارون لباسی پوشید و با آن تکبر کرد، به همین جهت در زمین فرو رفت و تا روز قیامت در آن فرو می رود.
و کسی که با زن حلالی با مال حلال ازدواج کند و قصدش از ازدواج با او تفاخر و خودنمایی باشد، خداوند عزوجل از این ازدواج جز ذلت و پستی بهره ای به او نخواهد داد و به اندازه ای که از آن زن کام گرفته است او را در کناره جهنم نگه خواهد داشت، آن گاه او را در جهنم می اندازد و هفتاد سال طول می کشد تا به قعر جهنم برسد.
و کسی که به زنی در مورد مهرش ظلم کند (مهرش را ندهد یا کم بدهد)، خداوند او را زناکار می داند و در روز قیامت به او می گوید: بنده ام با پیمان خود کنیزم را به ازدواج تو درآوردم ولی تو به پیمان من وفا نکردی. و خداوند عزوجل خود عهده دار گرفتن حق آن زن می شود ولی چون کارهای نیک او جواب گوی حق او نیست، دستور می دهد او را به جهنم ببرید.
و کسی که از شهادت خود بازگردد یا شهادت ندهد، خداوند در مقابل چشم مردم گوشت او را به خودش می خوراند و در حالی به جهنم می رود که زبانش را می جود.
و کسی که دو زن داشته باشد و در امور زناشویی، بودن با آنها و امور مالی به عدالت با آنها رفتار نکند، در روز قیامت با تشنگی و بدن کج محشور می شود تا وقتی که وارد جهنم شود.
و کسی که به ناحق همسایه اش را اذیت کند، خداوند بوی بهشت را بر او حرام می نماید و جایگاهش جهنم خواهد بود. بدانید که بدون شک خداوند عزوجل از مرد در مورد حق همسایه می پرسد و کسی که حق همسایه اش را از بین برد از ما نیست.
و کسی که مسلمان فقیری را به خاطر فقرش خوار کرده و به او توهین نماید، به حق خداوند توهین نموده است و تا زمانی که او را راضی کند، پیوسته خداوند عزوجل از او خشمگین بوده و با او سخت دشمن خواهد بود و کسی که به مسلمان فقیری احترام بگذارد، در روز قیامت در حالی که خداوند در صورت او می خندد، او را ملاقات می نماید.
و کسی که دنیا و آخرت به او عرضه شود و او دنیا را برگزیده و آخرت را رها کند، در حالی که کار نیکی ندارد تا با آن از جهنم نجات یابد، خدای متعال را ملاقات می کند و کسی که آخرت را گرفته و دنیا را ترک کند، در روز قیامت در حالی که خداوند از او راضی است، او را ملاقات می نماید.
و کسی که بتواند با زن یا کنیزی از راه حرام نزدیکی کند ولی از ترس خدا این کار را نکند، خداوند عزوجل جهنم را بر او حرام می کند؛ او را از وحشت بزرگ ایمن نموده و به بهشت می برد و اگر از راه حرام با او نزدیکی کند، خداوند بهشت را بر او حرام نموده و او را به جهنم می برد.
و کسی که مال حرامی به دست آورد، خداوند هیچ صدقه، آزاد کردن بنده، حج و عمره ای را از او قبول نمی کند و خداوند عزوجل به عدد پاداش این اعمالش برای او گناه می نویسد و اگر پس از مرگ او چیزی از آن باقی بماند، توشه او برای جهنم خواهد بود و کسی که به آن دسترسی داشته باشد، ولی آن را از ترس خداوند ترک کند، در دوستی و رحمت خداوند به سر برده و دستور می دهد که او را به بهشت ببرید.
و کسی که با زن نامحرمی دست بدهد، در روز قیامت در حالی می آید که دست هایش به گردنش بسته شده است. آنگاه دستور می رسد که او را به جهنم ببرید و کسی که با زن نامحرمی شوخی کند، در مقابل هر کلمه ای که در دنیا به او گفته است، هزار سال حبس می شود و اگر مردی زنی را با رضایت او از راه حرام در آغوش بکشد، ببوسد، یا با او نزدیکی یا شوخی کند و در این بین گناهی اتفاق بیفتد، آن زن همان قدر گناهکار است که مرد گناه کرده و اگر مرد به زور این کارها را انجام بدهد، گناه هر دو به عهده مرد است.
و کسی که مسلمانی را در خرید و فروش فریب دهد، از ما نیست و در روز قیامت با یهود محشور می شود. زیرا بدون شک و تردید کسی که مردم را فریب دهد، مسلمان نیست.
و کسی که وسایل منزل از قبیل تیر، تیشه و بیل را از همسایه اش که به آن احتیاج دارد دریغ کند، خدا در روز قیامت او را از فضل خود محروم نموده و او را به خودش واگذار می نماید و کسی که خداوند او را به خودش واگذارد، هلاک خواهد شد و خداوند هیچ عذری را از او قبول نمی کند(105).
و زنی که شوهرش را اذیت کند، تا زمانی که او را یاری نکرده و راضیش ننماید، خداوند نماز و هیچ عمل نیکی را از او قبول نمی کند، گرچه همه عمرش را روزه گرفته، شب ها را با عبادت سپری کند، چندین برده در راه خدا آزاد کند و اموالش را در راه خدا خرج کند، و اولین کسی است که به جهنم می رود و اگر مرد نیز زن خود را اذیت کرده و به او ظلم کند، همین مقدار مرتکب گناه شده و به همین اندازه عذاب می شود.
و کسی که به صورت مسلمانی سیلی بزند، خداوند در روز قیامت استخوان های او را پراکنده می سازد، سپس آتش را بر او مسلط می نماید. نیز در حالی محشور می شود که دستانش به گردنش بسته است و تا زمانی که وارد جهنم شود، به همین حال خواهد بود.
و اگر کسی که در شب یا روز به فکر فریب برادر مسلمانش باشد، در همه آن روز و شب خداوند از او خشمگین است و تا زمانی که باز نگردد و توبه نکند، خداوند همچنان از او خشمگین خواهد بود و اگر در این حال بمیرد با دینی غیر از اسلام از دنیا رفته است. آن گاه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمودند: بدانید کسی که مسلمانی را فریب دهد از ما نیست و سه بار این جمله را تکرار فرمودند.
و کسی که تازیانه ای را در برابر سلطانی آویزان کند، خداوند آن تازیانه را تبدیل به ماری به طول شصت هزار ذراع می نماید و در آتش جهنم آن مار را برای همیشه بر او مسلط می سازد.
و کسی که از مسلمانی غیبت کند، روزه و وضویش باطل می شود و اگر در این حال بمیرد، در حالی مرده است که حرام خدا را حلال دانسته است.
و کسی که برای سخن چینی بین دو نفر گام بردارد، خداوند در قبرش آتشی بر او مسلط می نماید که تا روز قیامت او را بسوزاند، و هنگامی که از قبرش بیرون می آید، خداوند اژدهای سیاهی را بر او مسلط می نماید که گوشتش را نیش بزند تا زمانی که به جهنم برود.
و کسی که خشمش را فرو برده، برادر مسلمانش را ببخشد و در برابر برادر مسلمانش بردباری ورزد، خدای متعال اجر شهید را به او عطا می فرماید.
و کسی که به فقیری ظلم کند یا برای او تکبر کند و او را پست شمارد، خداوند در روز قیامت او را مانند مورچه ولی به شکل مرد محشور می نماید تا زمانی که به جهنم برود.
و کسی که در مجلسی از برادرش غیبت شود و او آن غیبت را از او رد کند، خداوند عزوجل هزار در شر را در دنیا و آخرت به روی او می بندد، و اگر برعکس نه تنها آن غیبت را رد نکند بلکه خوشش هم بیاید، گناهش به اندازه گناه کسی است که غیبت کرده است.
و کسی که به مرد یا زن پاکدامنی تهمت بزند، خداوند متعال عملش را از بین برده، هفتاد هزار فرشته او را از روبرو و پشت سر تازیانه می زنند و مارها و عقرب ها گوشتش را نیش می زنند. آنگاه دستور می رسد او را به جهنم ببرید.
و کسی که در دنیا باده بنوشد، خداوند شربتی از سم افعی و عقرب به او می نوشاند، شربتی که هنگام خوردن آن (و قبل از این که آن را بخورد) گوشت صورتش را در ظرف می ریزد و هنگامی که آن را بنوشد، گوشت و پوستش مانند مردار بو گرفته تکه تکه می شود، به گونه ای که اهل محشر از بوی آن اذیت می شوند و این وضع ادامه دارد تا دستور برسد او را به جهنم ببرید و خورنده، سازنده، فروشنده، خریداری و حمل کننده، تحویل گیرنده و کسی که از آن سود می برد، همگی در زشتی و کیفر گناه برابر هستند.
بدانید کسی که آن را به یهودی، مسیحی صائبی یا سایر مردم بنوشاند، گناه او مانند کسی است که آن را می خورد. بدانید کسی که آن را برای دیگری بخرد یا فروشد، تا زمانی که توبه نکند، خداوند متعال نماز، روزه، حج و عمره او را قبول نمی کند و اگر قبل از توبه بمیرد، به عهده خداوند است که در مقابل هر جرعه ای که در دنیا از آن نوشیده است، شربتی از چرک آلوده به خون جهنم به او بنوشاند. بدانید که همانا خداوند باده را به خصوص، و هر مست کننده ای را به طور عموم حرام نموده است و بدانید که هر مست کننده ای حرام است.
و کسی که ربا بخورد به اندازه ای که ربا خورده است خداوند شکمش را پر از آتش جهنم می نماید و اگر از این راه مالی را به دست آورد، خداوند هیچ عملی را از او قبول نمی کند و تا زمانی که قیراطی از آن مال را در اختیار دارد، پیوسته مورد لعنت خدا و فرشتگان اوست(106).
و کسی که در امانت خیانت کرده و آن را به صاحبش باز نگرداند، با دینی غیر از اسلام از دنیا می رود و در حالی که خداوند عزوجل از او خشمگین است او را ملاقات می نماید و دستور می رسد او را به جهنم ببرید، او برای همیشه به کناره جهنم سقوط کرده و هیچ گاه از آن جا بیرون نخواهد آمد.
و کسی که بر علیه مرد مسلمان یا ذمی یا کس دیگری شهادت دروغ بدهد، در روز قیامت او را از زبانش آویزان می کنند و همراه با منافقین در طبقه پایین جهنم خواهد بود.
و کسی که به خادم یا برده خود یا شخص دیگری که از او یاری بخواهد بگوید: نه، یاریت نمی کنم، خداوند عزوجل در روز قیامت به او می گوید: نه، یاریت نمی کنم. خودت را با صورت در جهنم (آتش) بینداز.
و کسی که زنش را اذیت کند تا مالی بدهد (و فدیه دهد یا مهر خود را ببخشد) و خود را از دست شوهرش برهاند، خدای متعال به مجازاتی کمتر از جهنم برای او راضی نمی شود، زیرا بدون تردید خدای متعال همان گونه که برای یتیم به خشم می آید، برای زن هم خشمگین می شود.
و کسی که نزد سلطان از برادرش بدگویی و سخن چینی نماید، اگر آن سلطان هیچ آزار و آسیبی به او نرساند، خداوند عزوجل همه اعمالی را که انجام داده است از بین می برد و اگر آزار و آسیبی به او برساند خداوند او را در جهنم در طبقه ای همراه با هامان (وزیر فرعون) خواهد گذاشت.
و کسی که برای خودنمایی و یا رسیدن به چیزی قرآن بخواند، در روز قیامت در حالی خداوند عزوجل را ملاقات خواهد نمود که صورتش استخوانی بیش نیست و گوش ندارد و قرآن با آهن نوک تیز به پشت او نیزه می زند تا او را وارد جهنم نماید و با کسانی که در جهنم می افتند به جهنم سقوط می کند.
و کسی که قرآن بخواند و به آن عمل نکند، خداوند در روز قیامت او را کور محشور می نماید. او عرضه می دارد: خدایا! من بینا بودم، چرا مرا کور محشور نمودی؟ و خداوند می فرماید: آیات ما به تو رسید و تو آنها را آنگونه ترک کردی، امروز نیز این گونه تو را ترک می کنند. آنگاه دستور می رسد که او را به جهنم ببرید.
و کسی که مالی بخرد که از راه خیانت به دست آمده است و بداند که از راه خیانت به دست آمده، گناه و ننگ او مانند همان کسی است که خیانت نموده است.
و کسی که واسطه شود و مرد و زنی را از راه حرام به هم برساند، خداوند بهشت را بر او حرام می گرداند و جایگاه او جهنم است که جایگاه بدی است و پیوسته خدا از او خشمگین است تا بمیرد.
و کسی که برادر مسلمانش را بفریبد خداوند برکت روزیش را می گیرد، زندگی او را تباه کرده و او را به خودش وامی گذارد.
و کسی که مال دزدی را بخرد و بداند که مال دزدی است، کار او همان قدر گناه داشته و زشت است که کار آن دزد گناه دارد و ننگین است.
و کسی که به مسلمانی خیانت کند در دنیا و آخرت نه او از ماست و نه ما از او می باشیم.
و بدانید که کسی که ارتکاب گناهی را بشنود و خبر آن را پخش کند، مانند انجام دهنده گناه است و کسی که انجام کار خوبی را بشنود و خبر آن را پخش کند مانند انجام دهنده آن است.
و کسی که زیبایی های زنی را برای مردی بگوید و آن مرد شیفته او شده و با او گناهی انجام دهد، از دنیا نمی رود مگر این که خداوند بر او خشم می گیرد و کسی که خداوند بر او خشم بگیرد، آسمان های هفتگانه و زمین های هفتگانه نیز بر او خشم می گیرند و گناهی همانند گناه آن مرد خواهد داشت. عرض کردند: ای رسول خدا (صلی الله علیه و آله) اگر آنان توبه کرده و اصلاح شوند، چطور؟ فرمودند: خداوند توبه آن زن و مرد را قبول می کند، ولی توبه کسی را که باعث این گناه شده است، قبول نمی کند.
و کسی که چشمانش را از نگاه حرام به زنی پر کند، خداوند در روز قیامت چشمانش را با میخ های آتشین و آتش پر می نماید و تا زمانی که خداوند بین مردم حکم می نماید به این حالت خواهد بود آن گاه دستور می رسد او را به جهنم ببرید.
و کسی که برای ریا و خودنمایی غذایی بدهد، خداوند متعال از چرک آلوده به خون جهنم به او خواهد داد و این غذا را در شکم او تبدیل به آتش می نماید و به همین حال خواهد بود تا خداوند متعال بین مردم حکم نماید.
و کسی که با زن شوهرداری مرتکب گناه شود از فرج آن دو آنقدر چرک آلوده به خون بیرون می آید که دره ای به طول راه پانصد سال به وجود می آید و جهنمیان از بدبویی آن در اذیت می شوند و عذاب آن دو سخت ترین عذاب های مردم خواهد بود.
و خداوند عزوجل از زنی که چشم خود را از غیر شوهر یا محرم خود پر کند به شدت خشمگین می گردد و بدون تردید اگر چنین کند، خداوند تمام کارهای نیک او را از بین می برد و اگر در بستر غیر شوهرش بخوابد، به عهده خداوند متعال است که پس از عذاب نمودن او در قبرش، با آتش او را بسوزاند.
و هر زنی که (بی جهت و از روی هوا و هوس) از شوهرش طلاق خلع(107) بگیرد، خدا، فرشتگان او، پیامبرش و همه مردم او را لعنت می کنند و زمانی که فرشته مرگ سراغ او بیاید، به او می گوید: به جهنم مژده بده. و در روز قیامت به او می گویند: همراه با کسانی که به جهنم می روند، به جهنم برو.
و بدانید که بدون تردید خدای متعال و رسولش از زنانی که بی جهت از شوهرانشان طلاق خلع می گیرند، بیزار هستند و نیز بدانید که بدون تردید خداوند عزوجل و رسول او از مردی که زنش را اذیت کند تا طلاق خلع بگیرد، بیزار هستند.
و کسی که با اجازه عده ای امام جماعت آنها شود و در حضور، قرائت، رکوع، سجود، قعود و قیام خود میانه روی نماید، پاداشی مانند پاداش آنان خواهد داشت.
و کسی که امام جماعت عده ای شود و در حضور، قرائت، رکوع، سجود، قعود و قیام خود میانه روی ننماید، نمازش را به او باز می گردانند، و از گلوگاه او بالا نمی رود (کنایه از این که: به سوی خدا بالا نرود و مورد قبول درگاه الهی واقع نشود، و ثوابی در آن نماز نخواهد داشت) و خداوند او را مانند پیشوای ستمگر و تجاوزکاری می داند که صلاح پیروانش را نمی خواهد و به دستور خداوند عزوجل حاکم آنان نشده است.
در این هنگام امیرالمؤمنین (علیه السلام) برخاسته و عرض کردند: پدر و مادرم فدای تو باد ای رسول خدا! پیشوای ستمگر و تجاوزکاری که صلاح پیروانش را نمی خواهد و به دستور خداوند عزوجل حاکم آنان نگردیده است، چه حالی دارد؟
آن حضرت فرمودند: او آخرین نفر از چهار نفری است که در روز قیامت عذاب آنها از همه مردم سخت تر است. و آنها عبارتند از: ابلیس، فرعون، آدم کش و سلطان ستمگر.
و کسی که برادر مسلمانش احتیاج به قرض او داشته باشد ولی کسی به او قرض ندهد، خداوند در روزی که به نیکوکاران پاداش می دهد، بهشت را بر او حرام می گرداند.
و کسی که در برابر بداخلاقی زن خود صبر پیشه نموده و ثواب آن را از خداوند امیدوار باشد، خداوند متعال در برابر هر روز و شبی که صبر می کند، همانند آنچه به حضرت ایوب (علیه السلام) عطا فرمود، به او عطا می فرماید. و آن زن هر روز و هر شب همانند تپه ای شن متراکم گناه خواهد داشت و اگر پیش از آن که شوهرش را یاری کرده و او را راضی کند، از دنیا برود، در روز قیامت به صورت وارونه و واژگون همراه با منافقین در طبقه زیرین جهنم محشور خواهد شد.
و کسی که زنی داشته باشد که با او سازگار نباشد و بر آنچه خداوند روزی آنها نموده است، صبر نکند و بر شوهرش سخت گرفته و او را وادار به کارهایی بنماید که نمی تواند انجام دهد، تا زمانی که چنین است خداوند هیچ کار نیکی که او را از آتش جهنم حفظ کند، از آن زن قبول ننموده و بر او خشم می گیرد.
و کسی که به برادرش احترام بگذارد، به خداوند احترام گذاشته است و فکر می کنید خداوند به کسی که به او احترام بگذارد، چه پاداشی خواهد داد؟
و کسی که ریاست اجتماعی را به عهده بگیرد و به آنان خوبی نکند در مقابل هر روزی که بر آنان حکومت کرده است، هزار سال در لبه جهنم زندانی می شود؛ اگر به دستور خدای متعال بر آنان حکومت کرده باشد، خدای متعال او را آزاد می نماید و اگر ظالم باشد (و به غیر دستور الهی بر آنان حاکم بوده است)، او را در جهنم می اندازد و هفتاد سال طول می کشد تا او به قعر جهنم برسد.
و کسی که بر اساس احکامی که خداوند نازل فرموده است، حکم نکند، مانند کسی است که شهادت دروغ داده باشد؛ او را در جهنم می اندازند و همانند شاهد دروغگو او را عذاب می کنند.
و کسی که دو رو و دو زبان باشد، در روز قیامت نیز دو رو و دو زبان خواهد بود.
و کسی که برای آشتی دادن دو نفر گام بردارد تا زمانی که بازگردد، فرشتگان خداوند بر او درود می فرستند و نیز پاداش شب قدر را به او می دهند و کسی که برای به هم زدن میانه دو نفر گام بردارد، به اندازه پاداش کسی که دو نفر را آشتی بدهد، گناه و کیفر خواهد داشت؛ بر او می نویسند: لعنت خداوند و تا ورود به جهنم این حال را خواهد داشت و زمانی که به جهنم برود، عذابش دوچندان خواهد شد.
و کسی که برای عیب جویی از برادرش و افشای عیب او گام بردارد، با اولین قدمی که برمی دارد، وارد جهنم شده و خداوند متعال عیب او را برای مردم فاش می سازد.
و کسی که برای به هم زدن میانه دو خویشاوند یا دوست قدمی بردارد، خدای متعال از او خشمگین شده و در دنیا و آخرت او را لعنت می نماید و گناهی مانند گناه قاطع رحم (کسی که با خویشاوند نسبی خود قطع رابطه نموده یا آزاری به او برساند) خواهد داشت.
و کسی که برای جدایی زنی از شوهرش تلاش کند، خداوند از او خشمگین شده و در دنیا و آخرت او را لعنت می نماید و به عهده خداوند است که هزار صخره آتشین به او بزند.
و کسی که برای به هم زدن رابطه آنها تلاش کند، ولی آنها را از یکدیگر جدا نکند، خداوند از او خشمگین شده و در دنیا و آخرت او را لعنت نموده و او را از نگاه به سیمای خود محروم می نماید.
و کسی که برادر مسلمانش پیش او از نداری شکایت کند، ولی او قرضی به او ندهد، خداوند در روزی که به نیکوکاران پاداش می دهد، بهشت را بر او حرام می نماید.
و کسی که حاجت خواهش کننده ای را در حالی که می تواند، برنیاورد، گناهی مانند گناه عشار(108) خواهد داشت.
در این جاعوف بن مالک برخاست و عرض کرد: ای رسول خدا! گناه عشار چقدر است؟ آن حضرت فرمودند: گناه او به اندازه ای است که در هر روز و شبی خدا، همه فرشتگان و همه مردم او را لعنت می نمایند و کسی که خدا او را لعنت کند، یاوری نخواهد داشت.
و کسی که به برادرش خوبی کند، و آنگاه بر او منت گذارد، عملش از بین رفته و سعی اش به نتیجه نمی رسد و بدانید که خداوند عزوجل بهشت را بر منت گذار متکبر، سخن چین، شرابخوار، پرگو، پرخور، بداخلاق و سرکش بداخلاق بسیار ناکس، حرام نموده است.
و کسی که به خاطر ریا و خودنمایی و به جهت این که با کم خردان مجادله نموده، به علما فخرفروشی کند و به دنیا برسد، قرآن را بیاموزد، خداوند عزوجل در روز قیامت استخوان هایش را پراکنده می نماید و عذاب کسی در جهنم سخت تر از او نیست و خداوند آنقدر از او خشمگین و بر او غضبناک است که با همه انواع عذاب های جهنم عذاب خواهد شد.
مبادا گناهی را کوچک شمارید، گرچه به نظر شما کوچک باشد، زیرا بدون تردید هیچ گناه کوچکی با تکرار آن کوچک نبوده و هیچ گناه بزرگی با استغفار بزرگ نمی باشد. بدانید که بدون شک خداوند از همه اعمال شما می پرسد، حتی این که اگر شما با انگشت به لباس برادر خود دست زده باشید و بدانید خداوند شما را با همان عقایدی که با آن از این دنیا رفته اید، از قبر بر می انگیزاند.
خداوند عزوجل بهشت و جهنم را آفریده است. کسی که بهشت را ترک و جهنم را برگزیند به آرزویش نمی رسد و کسی که بهشت را انتخاب کند، رستگار می شود.
و بدانید خدایی که نامش بزرگ باد، تمام چیزهایی را که دوست داشته است، برای بندگانش بیان نموده و تمام چیزهایی را که از آنها متنفر بوده است، برای مردم اعلام نموده و مردم را از آنها نهی نموده است، تا کسانی که هلاک می شوند، با شناخت هلاک شوند و کسانی که زنده می شوند، نیز از روی شناخت باشد.
و بدانید که خداوند ظلم ننموده و از هیچ ظلمی هم نمی گذرد و در کمین گاه است تا کسانی را که بدی می کنند، به خاطر اعمالشان مجازات نموده و نیکوکاران را با نیکی پاداش دهد. کسی که خوبی کند به نفع خودش است و کسی که بدی کند به زیان خود اوست و خداوند هیچ ظلمی نسبت به بندگانش روا نمی دارد.(109)
کد قالب جدید قالب های پیچک |